خلاصه ماشینی:
"رهبری به معنای تأثیر گذاری بر دیگران و بر انگیختن آنها برای دستیابی به اهداف سازمان است.
رهبر ممکن است این اختیار را نداشته باشد، اما میتواند با اعتمادی که دارد و یا انگیزههای خود بر کارکنان اعمال نفوذ نماید.
رهبران بر اساس هدایت کارکنان که به موجب آن رفتار آنها مبتنی بر اهداف سازمان تنظیم میشود، عمل میکنند.
مدیر خوب با استفاده از برنامههای رسمی، ساختار سازی ونظارت بر نتایج یک هماهنگی را بین عمل کرد کارکنان و اهداف سازمان فراهم میکند.
رهبران بین این چشم انداز و کارکنان رابطه برقرار میکنند.
مدیران از اختیارات خود برای ایجاد هماهنگی بین عمل کرد کارکنان و اهداف سازمان استفاده میکنند.
در این کتاب نکات دیگری نیز در خصوص تشویق کارکنان و قرار دادن آنها حول محور اهداف سازمان مطرح شده است.
برای این منظور مدیر باید با کارکنان سازمان به عنوان سرمایه اصلی رابطه برقرار کنند و مشکل آنها را مشکل خود بداند."