چکیده:
تکرار و واگویی برخی از مضامین قرآنی و همچنین کیفیت قرار گرفتن آیات ضمن سور، قضاوت های متفاوتی به دنبال داشته است . برخی تکرار را همانند سخنرانیهای شخص پیامبر (ص )، طبیعی دانسته اند و برخی دیگر به تفسیر و توجیه موارد اختلافی رویآورده اند. از منظر قائلان به این دو فرض ، نیازی به توجیه نزول تکراری آیات نیست ، زیرا تکرار فی نفسه ، منعی ندارد. در مقابل ، دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که مضامین به ظاهر تکراری را مستقل و مکمل یکدیگر دانسته و به شناسایی اهداف و نکات جدید دوباره گوییها و چندباره گوییها پرداخته اند. در این پژوهش ، در راستای شناخت یک نگرش درست که تاثیر سازنده ای در تفسیر آیات مشابه میتواند داشته باشد، قسمت های هشت گانه داستان حضرت لوط (ع ) از سوره های مختلف گردآوری و با یکدیگر مقایسه شده اند تا به این اشکال پاسخ داده شود که حوادث مشترک این داستان قرآنی، از نوع تکرار نیست ؛ بلکه هر بخش ، بیان کنندة قسمت های مختلفی از یک واقعه حقیقی و تاریخی است که در محدودة زمانی و مکانی مشخصی اتفاق افتاده و در هر سوره ای با توجه به ساختار و کیفیت تاثیر آن بر مخاطبان ، بخشی از آن ذکر شده که با در کنار هم قرار گرفتن آنها، داستان تکمیل میگردد. هدف این مقاله ، زدودن ابهام در این زمینه است .
خلاصه ماشینی:
برای نمونه ، دو صحنۀ متفاوت از داستان حضرت لوط را که در سوره های اعراف و نمل بیان شده اند و شباهت فراوانی به یکدیگر دارند، مورد مقایسه قرار میدهیم ، تا مشخص گردد که این آیات علیرغم تشابه ظاهری، اختلافات فراوانی دارند که عقیده به تکرار موجب حذف یکی از این صحنه ها خواهد شد: ﴿و لوطا إذ قال لقومه أتأتون الفاحشة ما سبقکم بها من أحد من العالمین إنکم لتأتون الرجال شهوة من دون النساء بل أنتم قوم مسرفون و ما کان جواب قومه إلا أن قالوا أخرجوهم من قریتکم إنهم أناس یتطهرون فأنجیناه و أهله إلا امرأته کانت من الغابرین و أمطرنا علیهم مطرا فانظر کیف کان عاقبة المجرمین ﴾ (اعراف : ٧/ ٨٠ـ٨٤).
بحث مهم دیگری که در این اثنا بدان اشاره خواهد رفت اینکه در مواردی که خود خداوند، از واقعه ای حقیقی ـ تاریخی سخن به میان میآورد، آیا ممکن است الفاظ و کلماتش را در سوره های مختلف ، متفاوت تدارک کند؟ در صورت مثبت بودن جواب ، ضرورت این تفاوت ها در چیست ؟ آیا هدف این بوده است با اندکی تغییر، این موارد تکراری برای شنونده ، خسته کننده و ملال آور نباشد و یا این موارد اصلا در چهارچوب تعریف تکرار، جای نمیگیرند؟ ٢- نگاه اجمالی به مبحث تکرار و کیفیت بیان حوادث تاریخی در قرآن کریم چنانکه قبلا اشاره شد، هدف از ارائۀ این بخش ، تنها آشنایی مختصری است برای قضاوت بهتر در خصوص آنچه که این مقاله در پی اثبات آن است ؛ زیرا بر اساس تعاریف تکرار و انواع و اهداف آن ، تکرار در داستان های قرآنی و از جمله داستان حضرت لوط ، با توجه به تفاوت های موجود در هر قسمت ـ و از همه مهمتر با عنایت به این که در بیشتر این موارد، مجموعه را باید در نظر گرفت نه فقط تنها چند جملۀ به ظاهر مشابه را ـ تحت هیچ کدام از انواع تکرار قرار نمیگیرد و صرفا، شباهت های ظاهری باعث شده تا گروهی، آنها را از نوع تکرار بدانند و در نتیجه ، از اهداف و اغراض اصلی بیشتر این مجموعه ها، تحت تأثیر این نگرش ، بازمانده اند.