چکیده:
در میان مردان دربار قاجار، عباس میرزا، قائم مقام و امیر کبیر از پیشگامان نوگرایی و توجه به تمدن اروپا بودند. اما حدود آشنایی زنان دربار قاجار با تمدن غرب مشخص نیست. این پژوهش با تکیه بر سه زن عصر ناصری یعنی مهد علیا مادر، عزت الدوله خواهر و تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه، حدود آشنایی زنان را با دانش و از سوی دیـگر با استعمار غـرب بررسی می کند. به نظر می رسد زنان دربار قاجار در جهت گسترش مظاهر علمی تمدن غرب چون مدرسه روزنامه و غیره گامی بر نداشتند، نسبت به جنبه استعماری غرب نیز بی توجه بودند.
Amongst Qajar’s court men، Abas Mirza، Ghaem Magham and Amir Kabir were pioneers in Modernism and paying attention to European civilization. However، the extent of the familiarity of Qajar court’s women to western ideas is not clear. The research investigates the level of women’s acquaintance with the knowledge and Western Colonialism to lean on three women of Nasiruddin Shah’s Court like Mahd Oliya، Ezatodolleh and Tajosaltane who were Nasiruddin Shah’s mother، sister and daughter. It seems they did not try to improve Western civilization symbols such as schools، newspaper etc. Furthermore، they did not pay attention to the aspects of Western Colonialism.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش با تکیه بر سه زن عصر ناصری یعنی مهد علیا مادر، عزت الدوله خواهر و تاج السلطنه دختر ناصرالدین شاه ، حدود آشنایی زنان را با دانش و از سوی دیـگر با استعمار غـرب بررسی می کند.
منابع دیگری که در مورد آشنایی زنان ایران با تمدن اروپا مطلب دارد سفرنامه های زنان اروپایی است که در زمان ناصرالدین شاه در ایران به سر می بردند و به حرم سرای او راه یافتند چون خاطرات لیدی شیل Shهil همسر وزیر مختار انگلیس که در سال های ١٢٧٠-١٢٦٦ ق .
٤٩ پس از این که ناصرالدین شاه در ذی القعده سال ١٢٦٤ ق / اکتبر ١٨٤٨ م به حکومت رسید و میرزا محمدتقی خان امیرکبیر را به وزارت خود برگزید، خواهرش عزت الدوله را به عقد امیرکبیر درآورد، نماینده انگلستان نوشته مهد علیا به شدت با آن ازدواج مخالفت کرد برای آن که می ترسید بر نفوذ امیر نظام بیفزاید و این امری طبیعی بود اما شاه حرف مادرش را گوش نداد و در این کار اصرار داشت .
102 کتابی به نام خاطرات منسوب به تاج السلطنه وجود دارد که تاکنون چهار بار به چاپ رسیده است ١٠٣ در مورد این خاطرات کسانی شک داشته اند از جمله وقتی اسلام کاظمیه در سال ١٣٤٨ بخش مربوط به قتل ناصرالدین شاه را از آن خاطرات در مجله راهنمای کتاب منتشر کرد ابراهیم صفایی در همان مجله آن را مجعول دانست و سه دلیل در رد آن آورد از جمله این که تحصیلات تاج السلطنه چندان نبود که به شیوه مطالب نقل شده خاطره نویسی کند و عنوان کرد «هر کسی آن را پرداخته غرض داشته است ».