چکیده:
اسماعیلیان در تاریخ مذهبی خود چندین بار دچار انشقاق شده اند. مهمترین این جدایی ها بر سر جانشینی المستنصر بالله(487-427ه.ق.) هشتمین خلیفه فاطمی در 487ه.ق. رخ داد، بدین ترتیب که گروهی از اسماعیلیان به امامت و خلافت احمد قایل شدند و به مستعلویه(مستعلیه) مشهور گردیدند و گروهی دیگر از امامت نزار پشتیبانی کردند و به نزاریه معروف شدند. اسماعیلیان مستعلوی که پس از این جدایی توسط خلافت فاطمی حمایت می شدند، در 524ه.ق و بر سر جانشینی الآمر(524-495ه.ق) مجددا دچار اختلاف شدند. گروهی از آنان قایل به امامت عبدالمجید حافظ(544-526ه.ق) پسر عموی آمر شدند و خلفای فاطمی را از این زمان تا پایان حکومت فاطمی امام می دانستند و حافظیه لقب گرفتند و گروه دیگری که به امامت و غیبت پسر خردسال آمر، معروف به طیب اعتقاد پیدا کرده و به طیبیه شهرت یافتند. فرقهی اخیر که دیگر با توجه به پذیرش امامت عبدالمجید حافظ توسط دستگاه رسمی دعوت فاطمی، در مصر جایی نداشتند، با حمایت حکومت صلیحی یمن و بخصوص ملکه سیده اروی، که از مدت ها قبل به عنوان دست نشانده فاطمیان در جنوب عربستان فعالیت می کردند، توانست ادامه حیات دهد و حتی پس از سقوط دولت صلیحی یمن نیز برای مدتی در این سرزمین باقی بماند و در نهایت نیز با فراهم شدن شرایط به هند منتقل شود. در این میان طیب به عنوان آخرین امام و مهدی اسماعیلیان نقش و جایگاه مهمی در این مذهب دارا گردید، که این مقاله به بررسی زندگانی او می پردازد.
خلاصه ماشینی:
فرقه ي اخير که ديگر با توجه به پذيرش امامت عبدالمجيد حافظ توسط دستگاه رسـمي دعـوت فـاطمي ، در مصر جايي نداشتند، با حمايت حکومت صليحي يمن و بخصوص ملکه سيده اروي ، که از مدت ها قبـل بـه عنوان دست نشانده فاطميان در جنوب عربستان فعاليت مي کردند، توانست ادامه حيات دهد و حتي پـس از سقوط دولت صليحي يمن نيز براي مدتي در اين سرزمين باقي بماند و در نهايت نيز با فراهم شدن شـرايط به هند منتقل شود.
اسماعيليان مستعلوي حافظيه پس از حافظ قائل به خلافت و امامت الظافر بامرالله ، سپس الفائز بنصرالله و در نهايت العاضدلدين الله شدند و در زمان او بود که دولت فاطمي توسط آخرين وزير خود صلاح الدين ايوبي در ۵۶۷ه منقرض گرديد، کوتاه زماني پس از سقوط دولت فاطمي دعوت حافظي که اينک از پشتيباني رسمي دولتي محروم شده بود، نيز از بين رفت (دفتري ، ۱۳۸۷: .
با اين حال داعي ادريس به دو موضوع مهم ديگر ذيل اين نامه اشاره دارد: اول آنکه اين نامه را شريف محمد بن حيدره از طرف آمر به سوي ملکه سيده برده است و او احتمالاً از جمله کساني است که وقتي آمر، طيب را به عنوان خليفه و جانشين بعد از خود معرفي مي کرده ، در آن جلسه حضور داشته است (قرشي ، ۲۰۰۸، ج ۳۲۰:۷‐۳۱۲ و الهمداني ، ۱۸۴:۱۹۸۶).