چکیده:
آن چه ما را متعلق به شهر میکند، تصویری است کـه از آن در ذهـن داریـم . «تهـران » سـال هاسـت در حال تخریب و بازسازی کالبد خویش است . کالبدی کـه هویـت جدیـد، روابطـی جدیـد و مناسـبات نوینی را طلب میکند. اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست ؟ ایـن تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل میدهـد؟ ایـن مقالـه بـا اسـتفاده از تکنیـک مصاحبه و روش تحلیل تماتیک تـلاش کـرده سـوالات فـوق را پاسـخ دهـد کـه بـه همـین منظـور بـا نمونـه گیـری نظـری، تعـداد ٢٢ نفـر از سـاکنین منـاطق ١، ٣، ١٧ و ١٩ بـه عنـوان توسـعه یافتـه تـرین و کمتر توسعه یافته ترین مناطق شهر تهران انتخاب شده اند و در بخـش نظـری، از زیمـل و مفهـوم بـلازه ، توجه بنیامین به خاطره و معنای شـهر، ایـدة بیگـانگی و فضـاهای بازنمـایی لوفـور الهـام گرفتـه اسـت . یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصویر شهر تهران در شـمال و جنـوب تفـاوت هـایی دارد؛ از جمله آنکه تصویر جنوب شهریها بیشتر منفی و آسیبی بوده ، اما شمال شهریهـا بـه جـز مـوارد کلـی نظیر ترافیک ، به نسبت تصویر مطلوب تری از شـهر دارنـد کـه اغلـب بـه خـاطرة آنـان از شـهر مربـوط میشود. تجربه روند بازسازی شهر از منظر ساکنین با تـراژدی زوال خـاطره همـراه اسـت ، چیـزی کـه ساکنان را به حسرت از دست رفـتن شـهر قـدیمی و نوسـتالژی نسـبت بـه گذشـته معطـوف مـیکنـد. ساکنین شهر تصویری تفکیکی از شمال و جنوب شهر در ذهن دارند. تصویری کـه بـا عـدم ارتبـاط و آشنایی حداقلی این مناطق نسبت به هم همراه است . این تصویر تفکیکی در بین ساکنان جنوب همـراه با حس محرومیت ، نابرابری و نارضایتی است . همچنین ساکنین شهر از کاهش روابـط انسـانی عمیـق و اعتماد اجتماعی دچار حس تنهایی هسـتند. مجمـوع تـم هـای تصـویر ذهنـی شـهر نـزد سـاکنین نشـان میدهد که کالبد جدید تهران ، ساکنین را به سمت بیگانگی با شهر و کاهش حس تعلق به آن میبرد.
خلاصه ماشینی:
اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست ؟ ایـن تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل میدهـد؟ ایـن مقالـه بـا اسـتفاده از تکنیـک مصاحبه و روش تحلیل تماتیک تـلاش کـرده سـؤالات فـوق را پاسـخ دهـد کـه بـه همـین منظـور بـا نمونـه گیـری نظـری، تعـداد ٢٢ نفـر از سـاکنین منـاطق ١، ٣، ١٧ و ١٩ بـه عنـوان توسـعه یافتـه تـرین و کمتر توسعه یافته ترین مناطق شهر تهران انتخاب شده اند و در بخـش نظـری، از زیمـل و مفهـوم بـلازه ، توجه بنیامین به خاطره و معنای شـهر، ایـدة بیگـانگی و فضـاهای بازنمـایی لوفـور الهـام گرفتـه اسـت .
یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصویر شهر تهران در شـمال و جنـوب تفـاوت هـایی دارد؛ از جمله آنکه تصویر جنوب شهریها بیشتر منفی و آسیبی بوده ، اما شمال شهریهـا بـه جـز مـوارد کلـی نظیر ترافیک ، به نسبت تصویر مطلوب تری از شـهر دارنـد کـه اغلـب بـه خـاطرة آنـان از شـهر مربـوط میشود.
این مقاله تلاش دارد تصویر ذهنی برخـی از ساکنان از کالبد در حال تغییر تهران را توصیف کند؛ اینکه مردم تهران نسبت به شـهر خـود چه نگرشی دارند؟ تصویر شهر در بین مناطق شمال و جنوب شـهر چـه ویژگـیهـایی دارد؟ این تصویر ذهنی چه نوع ارتباطی بین محیط شهر و ساکنانش را سبب میشود؟ آیا سـاکنان تهران خود را متعلق به آن میدانند؟ مبانی نظری تصویر شهر همان شبکه های تفسیری ذهنی است که ما از خلال آنها بـه مکـان هـا، فضـاها و اجتماعاتی که در آن زندگی میکنیم میاندیشیم ، آن ها را تجربه و ارزیـابی مـیکنـیم و در نهایت تصمیم میگیریم که در آن ها فعالیت کنیم .