خلاصه ماشینی:
"ادعای شیعه البته از سوی دستهای از اهل سنت، به گونههایی مورد تردید قرارگرفته است؛ برخی اصل حدیث «سلموا علیه بامرة المؤمنین» را صحیح ندانسته 1 و مدعی شدهاند: اگر چنین بود مسلمانان مسیر دیگری را نمیپیمودند، 2 برخی چون احمد بن حنبل با این ادعا که امام علی× در زمان ابوبکر، عمر و عثمان به این نام خوانده نمیشد و اقامه جمعه و حدود نمیکرد و تنها پس از تصدی خلافت به این عنوان ملقب گردید، در صحت حدیث تردید افکندهاند، 3 اما ابنابی الحدید با تردید در اصل حدیث، مضمون آن را صحیح و مورد تأیید میداند.
7 از مجموع دادههای شیعی که البته مستظهر به پارهای از روایات اهل سنت است، برمیآید که امام علی× اول کس و تنها فردی بود که از سوی خداوند و از زبان پیامبر’ به این لقب خوانده شد و آنچه درباره عبدالله بن جحش در برخی نوشتهها آمده، مبنی بر اینکه پیامبر’ وی را در سریهای بهسوی نخله به سال دوم هجری، امیرالمؤمنین نامیده است، 8 جای تأمل جدی دارد، چون هرچند این روایت در منابع اولیه آمده است، 9 اولا اطلاق امیرالمؤمنین بر فرماندهی مجلسی، بحارالانوار، ج 37، ص 332.
امویان اندلس با همین رویکرد، نزدیک به دویست سال از کاربرد این عنوان برای خویش پرهیز داشتند، چون میدانستند اولا امیرالمؤمنین در مرکز خلافت اسلامی حکم میراند و ثانیا خود را از چنان جایگاهی که بتوانند مدعی امیر همه مؤمنان گردند بیبهره میدانستند لذا تنها به نام امیر 6 یا بنی الخلائف 7 بسنده کردند، تا اینکه در عراق خلافت رو به ضعف نهاد و عبیدیان نیز در قیروان مدعی امیرالمؤمنینی شدند، اینجا بود که عبدالرحمن بن محمد ملقب به الناصر لدین الله، خود را سزاوار آن دانست که امیرالمؤمنین خوانده شود."