چکیده:
هدف از این مقاله، بررسی جامعه پذیری سیاسی در کتاب های آموزشی دانش آموزان مقطع دبیرستان بعد از انقلاب اسلامی است. باتوجه به آنکه این مفهوم در چهار کتاب علوم اجتماعی، تاریخ، ادبیات فارسی و معارف اسلامی کاربرد دارد، جامعه آماری در این تحقیق شامل کتاب های اشاره شده در مقطع دبیرستان، در سه دهه بعد از انقلاب اسلامی است. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیل محتوا و واحد تحلیل مضمون واحد زمینه ای است. یافته های تحقیق نشان می دهد که کتاب های دهه ۶۰ با ۵/۳۹ درصد بیشترین و کتاب های دهه ۷۰ با ۳/۲۷ درصد، کمترین مقدار جامعه پذیری سیاسی را به خود اختصاص داده اند. همچنین یافته ها بر این نکته تاکید دارد که کتاب های علوم اجتماعی با ۱/۵۹ درصد بیشترین و ادبیات فارسی با ۵/۴ درصد کمترین میزان جامعه پذیری سیاسی را داشته و کتاب های تاریخ با ۸/۲۶ درصد و معارف اسلامی با ۵/۹ درصد در رتبه های دوم و سوم قرار دارند.
This paper aims at investigating the political socialization in textbooks of the high school students after the Islamic Revolution. Since four books of Social Sciences, History, Persian Literature, and Islamic Theology contain this concept, the population of the study includes the mentioned books at high school during three decades after the Islamic Revolution. The research method in this study is content analysis and the unit of content analysis is field unit. The findings of the study show that the books in 60s with 39.5 percent and the books in 70s with 27.3 percent have had the highest and the lowest amounts of socialization, respectively. Also, the findings have emphasized that the books of Social Sciences with 59.1 percent had the highest amount of socialization, and Persian Literature with 4.5 percent had the lowest amount and History Books with 26.8 percent and Islamic Marif ones with 9.5 percent are in the second and third ranks, respectively.
خلاصه ماشینی:
جامعهپذیری سیاسی به تفکیک کتابها / همانگونه که شواهد تجربی در نمودار 2 نشان میدهد، از مجموع 220 گزاره کتابهای علوم اجتماعی با 1/59 درصد بیشترین و ادبیات فارسی با 5/4 درصد کمترین مقدار را به موضوع جامعهپذیری سیاسی (اعتماد سیاسی، مشارکت سیاسی، دانش سیاسی عام، دانش سیاسی خاص و مشروعیت سیاسی) اختصاص دادند.
نتیجه همانگونه که در یافتههای پژوهش تأکید شد از مجموع 220 گزاره؛ مفهوم دانش سیاسی خاص با 8/61 درصد موارد بیشترین میزان فراوانی را درخصوص جامعهپذیری سیاسی در کتابهای آموزشی دانشآموزان دبیرستان بعد از انقلاب اسلامی به خود اختصاص داده است و این در حالی است که مفهوم مشارکت سیاسی با 8/6 درصد کمترین میزان فراوانی را داشته است.
همچنین میزان این مؤلفهها در کتابهای دهه 80 بدینگونه است که مفهوم دانش سیاسی خاص بیشترین و مفهوم اعتماد سیاسی کمترین مقدار و مفاهیم دانش سیاسی عام، مشارکت سیاسی و مشروعیت سیاسی به ترتیب در رتبههای بعدی قرار دارند.
لازم به یادآوری است، از مجموع صفحات مطالعه شده، تقریبا 7 درصد از حجم صفحات به جامعهپذیری سیاسی اختصاص داده شده است که در میان متغیرهای جامعهپذیری سیاسی، مشارکت سیاسی کمترین فراوانی را به خود اختصاص داده است و این در حالی است که از اهداف بسیار مهم انقلاب اسلامی تغییر نظام سیاسی حاکم بوده و آنچنانکه در برخی از تحقیقات ازجمله در پژوهش دکتر پناهی در کتاب جامعهشناسی شعارهای انقلاب آمده است، بخش اعظمی از شعارهای انقلاب اسلامی (حدود 40 درصد) درخصوص اهداف و ارزشهای سیاسی بوده، بهطوریکه یکی از دستاوردهای مهم انقلاب نیز همین تغییر ارزشهای سیاسی بوده است؛ درحالیکه به نظر میرسد میزان انتقال و انتشار این مؤلفههای سیاسی اندک بوده است.