چکیده:
حکومت پهلوی دوم با در اختیار داشتن افرادی چون تیمور بختیار و استفاده از توانمندیهای آنها در راس مدیریت ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی، سعی در کنترل وسرکوبی مخالفین و همچنین تقویت حکومت خود داشت. سپهبد تیمور بختیار به عنوان اولین رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در یک دورهی شش ساله، پایهگذار یک سیستم اطلاعاتی- امنیتی گردید که در طول سالهای 1355 تا 1335 هـ.ش به عنوان سازمانی منسجم و سرکوب کنندهی مخالفان رژیم پهلوی مطرح شد. اما دیری نپایید که این رئیس سازمان امنیتی در جرگهی مخالفان حکومت پهلوی در آمد و علیه آن دست به اقداماتی زد که در ابتدای انجام آن با بازداشتش در بیروت با ناکامی همراه بود. وی عاقبت موفق شد در عراق به ادامهی فعالیتهای خود با تشکیل گروهی تحت عنوان «جنبش آزادی بخش ملت ایران» مبادرت ورزد. در این بین اداره کل سوم ساواک حرکات و اقدامات وی را زیر نظر داشت، به گونه ای که با گماشتن افراد نفوذی ساواک در تشکیلات بختیار سرانجام موفق به ترور وی شد. مرگ بختیار موجب شد محمدرضا شاه پهلوی با اطمینان بیشتر به حکومت خود ادامه دهد و خیالش از این بابت آسوده گردد.
Having people likeTeymurBakhtiar as the head of security and intelligenceagencies and using their capabilities and competence، Mohammad Reza Pahlavitried to repress the opponents and strengthenhis monarchy. Lt. Gen. TeymurBakhtiar، the firsthead ofSAVAK (Iranian Intelligence and National Security Organization)،in asix-year period، developed an information- security system. As a structured organization، during 1952-1976، it crushed the opposing forces. However، soon، as a security chief، he opposed the Pahlavi regime and involved in some hostile activities towards it. Before long، he was detained in Beirut and failed to accomplish his purposes. Finally hemanagedtocontinuehis activitiesin Iraq and formeda groupcalled the “Liberation Movementof Iranian people". In the meantime، the GeneralOffice ofSAVAK was monitoring his actions، put several infiltrators in his organizationand finally managed toassassinate him. Bakhtiar’s assassination put Mohammad Reza Shah at ease and assured him that he could maintain his rule more confidently.
خلاصه ماشینی:
سپهبد تيمور بختيار به عنوان اولين رئيس سازمان اطلاعات و امنيت کشور (ساواک) در يک دوره ي شش ساله ، پايه گذار يک سيستم اطلاعاتي- امنيتي گرديد که در طول سال - هاي ١٣٥٥ تا ١٣٣٥ هـ.
تيمور بختيار در اجراي مأموريت هاي محوله و اثبات خود به عنوان يک سرباز وفادار به شاه و رژيم پهلوي، تمامي نيروو توان خود را در راستاي سرکوب وتعقيب عناصر سياسي مخالف حکومت وقت بـه کار گرفت ، به گونه اي که تا پايان سال ١٣٣٤ هـ.
بـر همـين اساس دولت هاي وقت ايران ، همگام با سياست هاي آمريکا و انگليس ، در روابط سياسي و اقتصـادي خـود با شوروي محتاطانه رفتار ميکردند، چنانکه دوران نخست وزيري اقبال کـه همزمـان بـا سـرکوب شـديد حزب توده از سوي فرمانداري نظامي و متعاقب آن از سوي ساواک بود، روابط ايران و شوروي بـه تيرگـي گرائيد.
افرادي نظير دکتر منوچهر اقبال که از بد حادثه به موجب تبليغات سويي که دکتر اميني عليـه وي انجام ميداد و اردشير زاهدي به منظور ايجاد حسن رابطه ، زماني که به همراه شهناز از دربـار طـرد شده بود و حتي اشرف پهلوي و ارتشبد حسين فردوست (که گفته شده براي خبرگيري و خبرچيني) بـه ملاقات تيمور بختيار در اروپا مي رفتند.
از جمله اين عوامل دوستان و آشـناياني در بيروت بود که در روزگار جواني با آنان در ارتباط بود، چنانکه پيش از اين به رابطه ي دوستي شارل حلو (رياست جمهور وقت لبنان ) اشاره شد، البته نامه هاي ترحم آميز همسـر دوم بختيـار (قـدرت شـاهين ) بـه مقامات قضايي دادگاه نظامي بيروت و هزينه هايي که براي رهايي بختيار را صرف کرد نميبايست ناديده گرفت .