چکیده:
پس از اعطای امتیاز نفت جنوب به ویلیام ناکس دارسی در1280ش/1901م، که به شکلگیری شرکت نفت ایران و انگلیس منجر شد، این شرکت بنا بر نیاز خود در حوزه عملیات نفتی، شروع به استخدام کارگران ایرانی نمود و به تدریج و با ورود نیروی کاری که از دیگر مناطق ایران به خوزستان مهاجرت کردند و نیز توسعه تاسیسات نفتی، کارگران مناطق نفتخیز با مطالبات جدی شرکت را وارد چالش بزرگی نمودند. تمرکز بیش از هزاران کارگر در نقاط نفتخیز، در شرایط بد اقتصادی و معیشتی سرانجام به حضور و زمینهسازی عناصر چپ در میان کارگران، تشکیل اتحادیههای کارگری و نهایتا اعتصابات کارگران شرکت نفت، منجر شد. در تیر ماه 1325ش یکی از بزرگترین اعتصابات کارگری ایران از سوی کارگران مناطق نفتخیز خوزستان، به وقوع پیوست که موضعگیری شرکت نفت را نیز به دنبال داشت. پژوهش حاضر به بررسی پیامدهای این اعتصابات و چگونگی شکلگیری آن میپردازد.
خلاصه ماشینی:
اما این پژوهش ضمن بررسی اعتصابات تیرماه ١٣٢٥ش ، در پی پاسخ یه این سوال است که : اعتصابات کارگران صنعت نفت در این سال چه پیامدهایی را به دنبال داشته و کارگران چقدر در رسیدن به خواسته های خود موفق بوده اند؟ به نظر میرسد که این اعتصاب اگر چه به کشته شدن تعدادی و بازداشت جمعی رهبران آن منجر شد، تا حدودی عقب نشینی موقت شرکت نفت ایران و انگلیس را سبب شد.
شاید از قدیمیترین نمونه های درخواست ها و مطالبات کارگری که تا پایان فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس نیز ثابت و دراعتصابات مورد تقاضای کارگران بود در اعلامیه جمعیت اجتماعیون مستقل آمده باشد: "نظر به اینکه در موقع اعطای امتیازات مخصوصا امتیازاتی که به کمپانیهای خارجه داده میشود بایستی در ضمن ملاحظه منافع مالیه دولت و اقتصاد مملکت حقوق و مصالح کارگران و نفوس ایرانی نیز کاملا مرعی و منظور گردد.
(گذشته چراغ راه آینده است ، ١٣٥٧: ٣٧٨) ماجرای این اعتصاب از آنجا شروع شد که وقتی کارگران در اعتصاب یازدهم تیر ماه خواهان مطالبات اقتصادی چون افزایش سالانه دستمزدها و نیز پرداخت دستمزد روزهای جمعه شدند، شرکت از آنها مهلت خواست تا برای پاسخ نهایی با لندن مذاکره کند و در این بین اتحادیه عشایر یا اتحادیه عرب که قبل از آن در خرمشهر فعالیت داشتند، تصمیم گرفته بودند که در آبادان نیز کلوپ خود را با جشن رسمی افتتاح کنند.