چکیده:
فخر رازی نخستین مفسری است که بیشترین توجه را به بحث پیوستگی آیات داشته و تحولی شگرف از جهت کمی و کیفی در ارتباط میان آیات به وجود آورده است. او سطوح ارتباط را در سه سطح تعریف میکند. سطح نخست را در پیوستگی میان بخشهای مختلف یک آیه میبیند. سطح دوم را در پیوستگی آیات یک سوره اعم از آیات همجوار و غیر همجوار میداند. و سطح سوم را در پیوستگی میان آیات دو یا چند سوره همجوار و غیر همجوار تعریف میکند. پژوهش پیش رو به روش کتابخانهای و تحلیل و بررسی نظریات تفسیر فخر رازی و مقایسه با دیگر تفاسیر به سامان رسیده و نتیجه آن، بیان انواع سطحشناسی در تفسیر فخر رازی و اثبات جایگاه وی در رشد کمّی و کیفی دانش پیوستگی آیات و بهرهگیری از نظریات ایشان است.
Fakhr Rāḍī is the first interpreter who has paid the most careful attention to the discourse about the consistency of the verses and has brought about a great development in the relation between the verses in terms of both quality and quantity. He defines relation in three levels. He considers the first level to be in the consistency among various sections of a verse; the second level in the consistency of the verses of a chapter (sūra)، including the neighboring or non-neighboring verses; and the third level in the consistency among the verses of two or more chapters of the neighboring or non-neighboring verses.
The present research has been done by library method and analysis and study of views brought up in Fakhr Rāḍī’s Tafsīr and by comparison with other interpretations. The conclusion is stating various “level studies” in Fakhr Rāḍī’s Tafsīr، proving its status in quantitative and qualitative development of the knowledge about the consistency of the verses، and employment of his viewpoints in this respect.
خلاصه ماشینی:
در صورتی که در تفسیر فخر رازی، اولا پیوستگی آیات بسیار مورد توجه قرار گرفته است، و ثانیا ارتباط آیات در سطوح گوناگونی مطرح شده است.
نمونه نخست فخر رازی دو عبارت «اتقوا ربکم» و «خلقکم من نفس واحدة» از آیه شریفه زیر را به یکدیگر پیوسته دیده،<FootNote No="27" Text=" در صورتی که مفسران دیگری چون طبری (4/296)، ابوحاتم رازی (3/852)، ابن ابیزمنین (1/344)، شیخ طوسی (3/100) و مرحوم طبرسی (مجمع البیان، 3/8) هیچ اشارهای به ارتباط این دو بخش از آیه شریفه نداشته و تفصیل مرحوم طبرسی نیز هر چند به شکلی از ارتباط که بیشتر اجمال و تفصیل است اشاره دارد، اما مانند فخر رازی رابطه علت و معلولی نیست.
او صدر آیه سوم را در ارتباط با دو آیه پیشین دیده و در این باره مینویسد: «صدر آیه سوم پاسخ پرسش گروهی از صحابه است که رهبانیت پیشه کرده و قسم یاد کرده بودند و آنگاه که پیامبر ایشان را از رهبانیت منع کرد، گفتند: سوگند خویش را چه کنیم؟» (12/73) ارزیابی پیوستگی آیات یاد شده هر چند بهصورت صریح و روشن از سوی بسیاری از مفسران مانند شیخ طوسی (4/12)، مرحوم طبرسی (مجمع البیان، 3/408)، ابوالفتوح رازی (7/122)، فتح الله کاشانی (3/309) و ثعلبی (4/102) بیان نشده است، اما میتوان از سبب نزولی که برخی مفسران برای آیه سوم بیان میکنند، پیوستگی را نتیجه گرفت؛ هرچند سبب نزولی که برخی دیگر از مفسران بیان میکنند، به پیوستگی صدر آیه سوم و آیات دوم و سوم نمیانجامد.