چکیده:
کسری بودجه ی ساختاری یکی از مهم ترین مشکلات کشورهای درحال توسعه محسوب میشود. این کشورها جهت تامین بخشی از این کسری اقدام به استقراض از نظام بانکی، بخش خصوصی و یا دنیای خارج میکنند. این رویکرد با توجه به ترکیب بدهیها و ساختار و شرایط اقتصادی کشورها میتواند آثار متفاوتی بر روی اقتصاد داشته باشد. به دلیل اهمیت این مساله ، مطالعه ی حاضر تاثیر کوتاه مدت و بلندمدت بدهیهای دولت بر رشد اقتصادی در ایران را با استفاده از روش ARDL طی دوره ی زمانی ١٣٥٤-١٣٩٢ بررسی کرده است . نتایج نشان داد، نسبت بدهی دولت به GDP بر رشد اقتصادی ایران تاثیر منفی دارد. این تاثیر در الگوی رشد اقتصادی مبتنی بر درآمدهای نفتی نسبت به الگوی رشد مبتنی بر GDP غیرنفتی و همچنین در بلندمدت نسبت به کوتاه مدت بیشتر است . از دیگر نتایج این مطالعه میتوان به اهمیت قابل توجه سرمایه ی فیزیکی در هر دو الگوی رشد اقتصادی مبتنی بر GDP نفتی و غیرنفتی و اهمیت سرمایه ی انسانی فقط در الگوی رشد مبتنی بر GDP غیرنفتی اشاره کرد.
The structural budget deficit is one of the most important problems of developing countries. They borrow from the banking system, the private sector or outside world to finance this deficit. This approach can have different effects on the economy with regard to the composition and structure of debt and economic conditions of countries. The present study investigated the short-run and long-run effects of government debt on economic growth of Iran using ARDL in the period of 1975 to 2013.
Results showed that the ratio of government debt to GDP has a negative impact on economic growth. This impact on economic growth model based on oil revenues is more than the model based on non-oil GDP, also that in long run more than short term. Also results indicated the importance of physical capital is remarkable in both models in the short-term and long-term, but the human capital is significant only in non-oil growth pattern.
خلاصه ماشینی:
نتایج نشان می دهد در حالتی که نرخ بهره واقعی از انعطاف پذیری محدودی برخوردار باشد، سطوح بالاتر بدهی های دولت منجر به رفتار کمتر یکنواخت (نوسانی) متغیرهای اقتصاد کلان میشود و هر چقدر سطح بدهیها بیشتر شود ممکن است این مکانیسم تقویت شود.
با توجه به چارچوب و رویکردهای نظری و تجربی تشریح شده در فوق ، در این تحقیق سه مدل زیر برای بررسی تأثیر بدهیهای دولت بر رشد اقتصادی ایران در نظر گرفته شده است : (17) (18) (19) که در آن ، LGDPL: لگاریتم طبیعی تولید ناخالص داخلی سرانه نیروی کار (جمعیت شاغل )، LGDPNNL: لگاریتم طبیعی سرانه تولید ناخالص داخلی بدون نفت نیروی کار، LCAPL: لگاریتم طبیعی موجودی سرمایه سرانه جمعیت شاغل ؛ LOPEN: لگاریتم طبیعی شاخص باز بودن تجاری (نسبت مجموع صادرات و واردات به کل تولید ناخالص داخلی)؛ LOIL؛ لگاریتم طبیعی درآمدهای نفتی سرانه جمعیت شاغل ؛ SDEB: نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی؛ SDEBN: نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی بدون نفت ، v و w جزء خطای مدل ها و t نیز عامل زمان (سال ) است .
منبع : یافته های تحقیق مقایسه نتایج حاصل از برآورد مدل های تحقیق به روش ARDL نشان میدهد که ؛ ١) هم در بلندمدت و هم در کوتاه مدت سرمایه ی فیزیکی مهم ترین متغیر تأثیرگذار در الگوی رشد اقتصادی مبتنی بر نفت و تولیدات غیرنفتی محسوب میشود.
(2002), Government Size, Factor Accumulation, and Economic Growth: Evidence from OECD Countries, Journal of Policy Modeling, Vol. 24, 679-692.