چکیده:
زنانگی مفهومی است که هر دو بعد جنسی و جنسیتی را شامل میشود و متاثر از فرهنگ قرار دارد. عضویت در گروه قومی نیز به مثابه یک عامل فرهنگی بر شکل گیری زنانگی موثر است. در این پژوهش با استفاده از روشهای کیفی مصاحبه، داستان زندگی، تحلیل محتوا و شناسایی طبقه های متعارف، شاخصهای زنانگی و گونه شناسی آن بین زنان متاهل 22-19 ساله در سه گروه قومی مشخص شد؛ در این پژوهش اقوام آذری و کردی و مازندرانی و موضوع ها و طبقه های فکری متعارف شناسایی شده است. براساس نتایج شاخصهای زنانگی مشترک در هر سه گروه قومی تقریبا مشابه و شامل پنج مورد نقشهای مراقبتی، شخصیت احساس ـ محور، رقابت درون ـ جنسی، نقشهای خانگی و زیبایی ظاهری است. سنخهای چهارگانه زنانگی شناخته شده در سه گروه قومی عبارتند از: منفعل، سنتی، مستقل و فعال؛ این سنخشناسی برمبنای نگرش نسبت به شاخصهای پنجگانه صورت گرفته است. سنخ منفعل در گروه قومی کرد و آذری، سنخ سنتی و مستقل در هر سه گروه قومی کرد و آذری و مازندرانی و سنخ فعال فقط در گروه قومی مازندرانی دیده شده است. در حالی که به نظر میرسد برداشت از زنانگی در گروه قومی مازندرانی دستخوش بازتعریف از نگرش سنتی شده است، تمایز اساسی در برداشت گروههای قومی آذری و کرد مشاهده نشد. طبقه های متعارف فکری شناسایی شده در این پژوهش شامل تفکر «ذاتگرایانه» و «تمایل های مادرانه» است.
Femininity includes both sex and gender dimensions and affect from culture. Being a member of an ethnicity is also influential to the in the formation of femininity. In this study we use qualitative method including interview، life story، content analysis and identification of common categories for deriving the component of femininity and its typology amongst the married women of the three ethnic groups namely Kordish، Azarish and Mazandarani at the age 19 to 22 and their common categories of thoughts have been recognized. The findings show that the components of universal femininity are nearly similar and including five cases، take caring roles، emotion based personality، intra sexual competition، housekeeping roles and looking beauty. Four types of femininity have been recognized in the three ethnic groups which include: passive، traditional، independent and active. The typology is made on the basis of attitude towards the penta categories. Passive type exists in kordish and Azarish ethnicities and independent type exists in all of the tree ethnicities and the active type exists just in Mazandarani ethnic group. Although it seems that the concept of femininity undergoing redefinition in Mazandarni etnic groups، but we did not observed any basic difference in the interpretations of Azarish and Kordish women. The common categories of thoughts which we identified in this research have been "essentialist thinking” and "motherly inclinations".
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش با استفاده از روش هاي کيفي مصاحبه ، داستان زندگي، تحليل محتوا و شناسايي طبقه هاي متعارف ، شاخص هاي زنانگي و گونه شناسي آن بين زنان متأهل ٢٢-١٩ ساله در سه گروه قومي مشخص شد؛ در اين پژوهش اقوام آذري و کردي و مازندراني و موضوع ها و طبقه هاي فکري متعارف شناسايي شده است .
شاه آبادي و اميني (١٣٨٩) به ارتباط بين خشونت عليه زنان و گروه قومي در اقوام آذري، کرد و فارس توجه کرده و نشان داده اند که بيشترين خشونت عليه زنان در قوم آذري مشاهده ميشود و اين يافته در صورت آذري بودن زن يا مرد مشابه است .
هريس پري ٣ (٢٠١١) با بررسي وضعيت زنان آفريقاييتبار در آمريکا به اين مسئله اشاره کرده است که قرارگرفتن در گروه قومي آفريقايي براي اين زنان سبب به وجود آمدن گونۀ 4 جديدي از نگرش هاي ناعادلانۀ جنسيتيـ قومي شده است ؛ صفاتي مانند «شهوت افراطي »، «ازخودگذشتگي برده وار»٥ و «خشمگين بودن » به آنان نسبت داده ميشود که آميزه اي از کليشه هاي جنسيتي و قومي رايج در فرهنگ ايالات متحده است .
گروه هاي قومي ديدگاه هاي مختلفي در اين زمينه دارند؛ با وجود اين بيشتر آزمودنيها هنگام صحبت از وظايف در خانواده ، زنان را در چارچوب خانواده و مردان را بيرون از خانه تصوير مي کنند: سميرا (کرد): «تأمين زندگي، وظيفۀ مرد است .