چکیده:
در مقدمه این مقاله ، ضرورت بحث پیرامون «اعمال حقوقی صغیرممیز» را تبیین نمودهایم س.پس مباحث مربوط را به دو مبحث تقسیم نموده و در ذیل هریک متناسب با عنوان منتخب ، مطالبی را از نظر گذرانده ایم . در مبحث اول ذیل عنوان «مفاهیم و تعاریف » اصطلاحات عنوان مقاله یعنی «صغیرغیرممیز» و«عمل حقوقی» را تعریف کرده ایم .برای مبحث دوم ، عنوان «بررسی اعمال حقوقی صغیرممیز» را برگزیده ایم و در ذیل گفتار اول آن ، «اعمال حقوقی بالاصاله صغیر ممیز» را از حیث صحت ، بطلان و عدم نفوذ، از منظر حقوق موضوعه ، فقه اسلامی و دیدگاه بر خی از کشورها بررسی نموده ایم .در گفتار دوم ، راجع به «انجام اعمال حقوقی صغیرممیز به نیابت و نمایندگی» سخن گفته ایم و در ذیل آن ، از نمایندگی ولی قهری، قیم ، وصی و امین ، در مقام انعقاد معاملات و انشاء اعمال حقوقی و محدودیتهای هریک از نایبین مذکور، گفتگو به عمل آورده ایم .
خلاصه ماشینی:
"مادة ٢١٢ قانون مدنی مقرر می دارد: «معامله با اشخاصی که بالغ یا عاقل یا رشید نیستند بواسطه عدم اهلیت باطل است » مادة ٢١٣ قانون مدنی اشعارمی دارد: «معامله محجورین نافذ نیست » درمادة ١٢٠٧قانون مرقوم آمده است : «اشخاص ذیل محجور و از تصرف در اموال و حقوق مالی خود ممنوع هستند: ١-صغار ٢-اشخاص غیررشید ٣- مجانین » و بالاخره در ماده ١٢١٢ قانون یادشده می خوانیم : «اعمال و اقوال صغیر تا حدی که مربوط به اموال وحقوق مالی او باشد، باطل و بلااثر است ، معذلک «صغیر ممیز» میتواند تملک بلاعوض کند، مثل قبول هبه و صلح بلاعوض وح یازت مباحات » از میان مواد مذکور، تعارض ظاهری مادتین ٢١٢ و ٢١٣، راجع به واژة «باطل » در ماده ٢١٢ و حکم منبعث از آن ازیک طرف و کلمۀ «غیرنافذ» در ماده ٢١٣ و حکم مستخرج از آن از طرف دیگر، موجب اختلاف نظر بین اساتید علم حقوق گردید، بدین ترتیب که بعضی از دانشمندان با استناد به ماده ٢١٢ قانون مدنیوبا توجه به قسمت اول ماده ١٢١٢ قانون یاد شده اعمال حقوقی «صغیر ممیز» راباطل دانسته اند (امامی؛ ١٣٥٦، ج ١، ص ٢٠٥- شایگان ؛ ١٣٧٥، ص ١٧٢- عدل ؛ ١٣٧٣، ص ١٢٤- قائم مقامی؛ ١٣٥٦، ج ٢، ص ١٤٤- حائری شاه باغ ؛ ١٣٧٦، ج ١، ص ٦٢) و بعضی دیگر مستندا به ماد٢١٣ ق انون مدنی و قسمت ثانی از ماده ١٢١٢ قانون مزبور، معاملات و اعمال «صغیر ممیز» راصولا غیرنافذ شمرده اند."