چکیده:
آرامش گوهری نایاب است که یکی ازاصیل¬ترین نیازهای بشر می¬باشد و نقش بسیار مهمی در سعادت و سلامت روحی شخص و جامعه دارد. احساس آرامش از مهمترین ویژگی های انسان سالم به شمار می¬رود،زیرا در سایه آرامش است که می¬توان به رشد و کمال رسید. قرآن به عنوان کتاب هدایت بشر، بهترین نسخه برای به دست آوردن این مطلوب انسان می¬باشد. هدف از نگارش این مقاله (با توجه به اهمیت موضوع) اولا شناخت آرامش حقیقی و تصحیح بینش انسان نسبت به آن است وثانیا بررسی عوامل موثر در ایجاد و تثبیت آرامش در قلب آدمی با توجه به آموزه¬های قرآنی می¬باشد. در شناخت مفهوم حقیقی آرامش باید علاوه بر معنای لغوی به تفاوت مصداقی آن با آسایش توجه داشت. همچنین طبق آموزه¬های وحی آرامش حاصل توجه به دو جنبه نیازهای مادی و معنوی بشر است و باید توجه داشت که در مواقع تعارض بین این دو نیاز، به دلیل اصالت روح، ارجحیت با بعد معنوی انساناست. درقرآن تعابیر متفاوتی حاوی معنای آرامش هستند که به عنوان نمونه می¬توان از اطمینان، تثبیت فوءاد، ثبات، ربط قلب، سکن، سکینه یاد کرد و با بررسی این عبارات در آیات می¬توان دریافت که تنها منشاء و مبداء نازل کننده آرامش به قلب آدمی خداوند متعال است و این مطلوب بشر تنها در سایه ارتباط با او حاصل می¬شود. از منظر قرآن عوامل متفاوتی در ایجاد و ثبات آرامش موثرهستند که از آن دسته می¬توان به ایمان، ذکر، تصحیح بینش انسان نسبت به دنیا، توکل، شکرگذاری، تقوا و انجام مناسک عبادی اشاره کرد.
خلاصه ماشینی:
. (طبرسی،1372 ،6/447) بنابراین می¬توان گفت این آیه در صدد بیان یک قاعده فطری است که یگانه پشتیبان و اساس استقرار قلب بشر در زندگی که در برابر خاطرات و حوادث گوناگون استقرار و آرامش خود را نگهدارد و هرگز تزلزل بر آن رخ ندهد همانا بیاد خدا بودن و توجه بعظمت کبریائی است(حسینی همدانی،1404 ،9/220) و علت این قاعده را می¬توان در یک اصل فراگیر جستجو کرد و آن این است که همت حقیقی و هدف اصلی انسان کسب سعادت و جستجوی گم شده خود میباشد، در صورتی که بیاد خدا باشد و خاطر خود را بدان آشنا سازد و بخود تمرین کند که با آفریدگار انس بگیرد و بخلوت با او بسر برد و بر خاطر خود پردهای افکند که از ورود و خطور اغیار محفوظ و مصون بماند این درجه از اطمینان خاطر اقصی درجه سیر و سلوک بشری و محصول ایمان و ملکات فاضله او است و نظر به این که تذکر ممکن است بطور حال و یا ملکه و یا صفتباشد مادام که یاد خدا قلب را فرا گرفته فراغت و استقراری بر روان فرمانروا خواهد بود که لذتی و آرامشی مانند آن تصور نمیرود.
اینها نمونه هایی از موارد بسیار زیادی بودند که جمع بندی آنها در کنار هم این نکته را می¬رساند که تنها مبدا و منشا آرامش، خداوند متعال است و اوست که نازل کنندۀ آرامش است و از آن طرف قلب انسان گیرنده آن می¬باشد، منتها قلبی که شرایط لازم برای دریافت این موهبت الهی را در خود ایجاد کرده باشد.