چکیده:
عرصه تحلیل سیاست خارجی یکی از مهم ترین حیطه های پژوهشی مطالعات بین المللی می باشد که بر اساس اتکا به روششناسی های گوناگون به بحث در جهت تبیین رفتارهای خارجی دولت ها می پردازد. سازهانگاری به عنوان یک روش بحث در حیطه سیاست بین الملل و سیاست خارجی ، الگویی جوان محسوب می شود که بر مباحث فلسفی در حیطه علوم اجتماعی ابتنا دارد. مقاله در یک مسیر منطقی ابتدا به ارائه بینش فلسفی سازهانگاری می پردازد و تمایز آن را با بینش های رقیب نشان می دهد. آنگاه با ورود به بحث سازهانگاری روابط بین الملل ، زمانه و دلایل ظهور و گسترش این روششناسی را مورد بحث قرار می دهد و تمایزات و تعارضهای آن را با الگوهای دیگر روابط بین الملل که بازتاب بینش های گوناگون فلسفی آنهاست نشان می دهد. این نکته از لابه لای بررسی ایدههای نظریه پردازان برجسته آشکار می شود. بخش سوم مقاله ، دنباله سیر منطقی بحث به سوی ارائه درکی از روش شناسی سازه انگاری در سیاست خارجی است که نهایت با مثالهای عینی مستند خواهد شد. در یک تحلیل کلی ، مقاله به این نکته تاکید می کند که بداعت الگوی سازهانگاری، فراهم آوردن چهارچوبی منطقی جهت استوار کردن تحلیل رفتارها بر اساس هویت بازیگران می باشد. بخش چهارم و نهایی بحث ، تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر این اساس است . گرچه در این حیطه ، بحثی مفصل ، در باب دورههای سیاست خارجی جمهوری اسلامی صورت نمی گیرد، ولی قصد نگارنده آن است که با اتکا به روش سازهانگارانه ، اهمیت و محوریت هویت نظام را در تحلیل رفتارها و دگرگونی های آن نشان دهد که تاکنون مورد بحثی روشمند قرار نگرفته است . فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز رژیم هایی پدید آورد که با مشکلات فراوان سیاسی اقتصادی و ناکارآمدی قابل توجه مواجه بودند. در این میان ، غرب به ویژه آمریکا که برای اجرای راهبردهایش به جای پا در این مناطق نیاز داشت ، از طریق سازمان های ظاهرا خصوصی به زمینه سازی برای افزایش نفوذ خود با بهره گیری از مشکلات موجود پرداخت . این پژوهش به آنچه که در سال های ٢٠٠٣، ٢٠٠٤ و ٢٠٠٥ به ترتیب در سه کشور گرجستان ، اوکراین ، و قرقیزستان اتفاق افتاد و به «انقلاب رنگی» مشهور شده اند می پردازد و تمایز آنها از انقلاب های واقعی را بازگو می کند.
خلاصه ماشینی:
سازهانگاری ، هویت ، زبان و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ∗ ابراهیم متقی دانشیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران حجت کاظمی دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران (تاریخ دریافت : ٨٥/١٢/٨ - تاریخ تصویب : ٨٦/٢/١٥) چکیده : عرصه تحلیل سیاست خارجی یکی از مهم ترین حیطه های پژوهشی مطالعات بین المللی می باشد که بر اساس اتکا به روششناسی های گوناگون به بحث در جهت تبیین رفتارهای خارجی دولت ها می پردازد.
گرچه در این حیطه ، بحثی مفصل ، در باب دورههای سیاست خارجی جمهوری اسلامی صورت نمی گیرد، ولی قصد نگارنده آن است که با اتکا به روش سازهانگارانه ، اهمیت و محوریت هویت نظام را در تحلیل رفتارها و دگرگونی های آن نشان دهد که تاکنون مورد بحثی روشمند قرار نگرفته است .
واژگان کلیدی : سازهانگاری - روابط بین الملل - سیاست خارجی – هویت - جمهوری اسلامی ایران * نویسنده مسئول فاکس : ٦٦٤٠٩٥٩٥ از این نویسنده تاکنون مقاله زیر در همین مجله منتشر شده است : "پارادوکس های قدرت و رفتار منطقه ای آمریکا در عراق"، پاییز ٨٤ ، شماره ٦٩.
نتیجه طبیعی این تلقی در تبیین رفتار سیاست خـارجی یـک کـشور آن اسـت کـه دولـت هـا، براساس هویت زمینه مند خود، جهان را برای خود می سازند و بر اسـاس آن دسـت بـه کـنش می زنند و در این کنش متقابل واقعیت نظام بین الملل را می سازند، ولی به متقابل نیز در رابطه با آن ساخته می شوند و هویت آنها دچار دگرگونی می شود.