چکیده:
در این نوشتار سعی بر آن است که نمودهای تغییریافتة کهن الگوی مام مهین (١) در شعر حافظ ردیابی شود. نمودهایی که بعد از متلاشی شدن شخصیت یگانة این عنصر مادینه قدرتمند، ابتدا در قالب خدابانوها به زندگی خود ادامه داد و سپس به ضمیر ناخودآگاه انسان منتقل شد و دوباره از طریق هنر بر ذهن و زبان نوع بشر جاری گشت . این جست وجو می تواند پاسخی برای این پرسش ها بیابد که آیا می توان گفت حافظ جزو آن دسته از شاعران نابغه ای است که فواصل تاریخی و جغرافیایی مانع بروز و ظهور آرکی تایپ ها در شعر او نشده است ؟ مام مهین در ضمیر ناخودآگاه جمعی ایرانیان با توجه به پیشینة اساطیری زنسالارانة این سرزمین با چه کیفیتی می زید؟ آیا در یک نگاه کلی این تصویر به سمت قطب منفی تمایل دارد یا قطب مثبت ؟ بر این اساس به این نتیجه رسیدیم که شعر حافظ شعری است که بستر ظهور و تجلی تصاویر ناب و شفافی را از مام مهین فراهم آورده است و این موضوع از وسعت مشرب و شفافیت و در دسترس بودن ناخودآگاه حافظ سرچشمه می گیرد.
خلاصه ماشینی:
شاعر یعنی کسی که نسبت به واژهها و تصاویری که مبین تجربه عاطفی جامعه اش است ، حساسیت نامتعارف به خرج دهد از این داستانها برای بهره گیری از قدرت برانگیزانندگی قوی آنها استفاده می کند و از همین روست که ابزار شاعرانه ، بهترین تجلی گاه تعقیب الگوهای عاطفی مستتر در زندگی های فردی و خود شعر نیز مهم ترین محل تفحص و تحقیق در باب تجربیات مشترک انسانی معاصر با الگوهای کهن الگویی نسل گذشته به شمار می آید.
Muse بازیگری است این فلک گردون امروز کرد تابعه تلقینم (ناصرخسرو ١٣٧٢: ٢٧٠) گرچه دوصد تابعه فریشته داری نیز پری باز و هرچه جنی و شیطان (رودکی ١٣٨٢: ٥٠٨) گویند که تابعه کند تلقین شاعر چو قصیدهای کند انشی (جمالالدین اصفهانی ١٣٧٩: ٣٤٨) این عنصر مادینه به صورت تابعه تنها می تواند مربوط به خودآگاه شاعران باشد؛ چرا که از طریق تبادلات فرهنگی ب ن ی ایران و عرب به شکل خودآگاهانه وارد فرهنگ ایرانی شده و مورد استفادة شاعران قرار گرفته است .
» (اوستا (305 :1389 آنچه از نظر گذشت ، دال بر وجود اعتقادی برای تأثیر عنصر مادینه در جنگ است که محدود به فرهنگ و اسطورههای ایرانی نمی شود و در اساطیر مصر و یونان نیز نمونه های خدابانوان جنگ را می یابیم ، هرچند به احتمال نزدیک به یقین می توان گفت که این باور از معتقدات مردم ساکن در سومر ـ ایران فرهنگی ـ به باور سایر ملل انتقال یافته است که آتنا، خدابانوی جنگ ، در اساطیر یونان و (4) سخمت ١ و نیث ٢ در اساطیر مصر از آن جمله اند.