خلاصه ماشینی:
از آنچه که در قدیم باب بود تا شرحهای امروزینی چون شرح آقای خرمشاهی یا دیگران؛ ولی واقعا حافظشناسی تا پیش از خرمشاهی تحول اساسی پیدا نکرد و اغلب آنها هم براساس یک نوع بینش بود؛ اینکه حافظ یک عارف به تمام معناست و تنها رسالتش در عرفان خلاصه می شود.
. وقتی به شعر حافظ میرسیم هم درمییابیم او در دورهای در شعر فارسی آغاز به کار میکند که فردوسی آمده، خاقانی آمده، سعدی و مولوی و دیگر بزرگان شعر آمدهاند و حافظ به همۀ اینها توجه داشته و اصلا در شکلگیری شخصیت او از فردوسی گرفته تا معاصران حافظ همه تأثیر داشتهاند و به همین دلیل حافظ میراثبر تمام دستاوردهای زیباییشناسانه و شاعرانۀ شعر فارسی است.
نکتۀ دوم اینکه اغلب مردم اینطور تصور میکنند که حافظ فقط غزل دارد و شرح غزلیات حافظ برایشان مهم است درحالیکه به نظر من حافظ در ساقینامه، مغنینامه، در آهوی وحشی، در قطعات، در قصاید و حتی در تک بیتها و رباعیات چیزی کم از غزلیاتش ندارد، بنابراین من همتم را صرف بر این کردم که همۀ دیوان حافظ را بلا استثنا شرح کنم.
من فکر کردم همۀ این اطلاعات باید درجای خودش قرار بگیرد، بنابراین با نظم بسیار همسانی، اینها را گذاشتم آنجایی که مربوط به قالب شعر حافظ و موسیقیهای سهگانۀ شعر حافظ بود.
بنابراین در بخش دوم که درحقیقت نوع غزل را معین میکنیم بحثهایی که گفتم را در آن جا دادهایم و این کارهایی است که من در طول روزگار کردهام یعنی همیشه هم من یا حافظ بوده یا فردوسی و این دو تا برای من مثل دو روی سکۀ ایران، یک رویش فردوسی بوده و یک رویش حافظ.