میراث فرهنگی یعنی مردهریگ پیشینیان؛ و پیشینیان یعنی همة آنهایی که در یک سرزمین فرهنگی زیسته ونام و نان خود را با عبورفرازمند از دشواریها و تنگناها و گذرگاههای صندوقشکن تاریخی به دست آورده و در درازای زمانة مردمآزار حفظ کردهاند؛ تا آنجا که امروز ما سیمای آسیبرسیدة نیاکان خود را بهتر و راستکارانهتر از هرجا و هرچیز در آثار فرهنگی برجایمانده از پیشینیان میتوانیم ببینیم.
اگر بدانیم که برای مثال تنها بنای آرامگاه فردوسی نیست که در شمار آثار فرهنگی ما قلمداد است، بلکه ارزمندی و حرمتگذاری به این بنا نیز از ارزش و ارج وجود خود او و از کاری که کرده و در سینة کتابی شگرف بهنام شاهنامه به یادگار گذاشته ناشی میشود، بیشتر به اهمیت و معنای میراث فرهنگی پی خواهیم برد.
خاک طوس به دردانهای حرمت یافتهاست که گوهر فرهنگی ایران تاریخی را درخود فراهم گرفته و میراث خطیر فرهنگ دیرینه سال این سرزمین و همة یادگاریهای زندگی و ساختوساز اندیشه و مدنیت ایران را در سینة خود جاودانه کرده است.