چکیده:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی موانع ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با نیازهای جامعه از نظر اعضای هیئت علمی انجام شده است. روش این مطالعه کمی از نوع توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر 50 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های اصفهان، آزاد اسلامی خوراسگان و پیام نور اصفهان است که در سال تحصیلی 93- 1392 مشغول به تدریس بودند. در این پژوهش به دلیل محدودیت تعداد اعضای هیئت علمی از روش نمونه گیری سرشماری کامل استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات و داده های لازم از پرسشنامه محقق ساخته، با 24 سوال بسته پاسخ استفاده شد. اعتبار پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد شد که نشان از اعتبار بالای ابزار اندازه گیری دارد. روایی آن را نیز کارشناسان و متخصصان علوم تربیتی تائید کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و درصد) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر اعضای هیئت علمی، موانع اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، سازمانی در ایجاد همخوانی بین موضوعات پایان نامه های دوره کارشناسی ارشد با نیازهای جامعه موثر است.
The present research aimed at identifying the obstacles that leads to the inconsistency of Postgraduate thesis topics in educational sciences with the society needs. The research method is descriptive-quantitative. The statistical population consists of about 50 faculty members at universities of Isfahan، Islamic Azad and Payam Noor، who teach educational sciences in the academic year 1392- 93. In this study، due to the limited number of faculty members، a complete census sampling method was used. A researcher-made questionnaire with 24 close-ended questions was applied and its validity was assessed by Cronbach's alpha coefficient at 0/91، and its validity was confirmed by experts in education. Data analysis was done through descriptive statistics (mean، standard deviation and percent). For analysis data descriptive statistics (mean، standard deviation and percent) was used. The results showed that economic، socio-cultural، and organizational barriers and constraints are effective in the inconsistency of post-graduate thesis topic with the society needs.
خلاصه ماشینی:
"جدول (2) توزیع فراوانی و درصد پاسخهای سؤالهای حیطه موانع اجتماعی-فرهنگی ایجاد همخوانی بین موضوعات پایاننامههای دوره کارشناسی ارشد رشته علوم تربیتی با نیازهای جامعه از دیدگاه اعضای هیئت علمی جمع درصد گزینههای زیاد و بسیار زیاد انحراف معیار میانگین بسیار زیاد زیاد تا حدودی کم بسیار کم طیف سؤالها 4/78 94/0 93/3 9 30 13 4/48 5 7/16 3 10 - نامشخص بودن اهمیت و جایگاه پژوهش و پژوهشگر در نظام ارزشی جامعه 7 80 73/0 13/4 10 3/33 14 7/46 6 20 - - عدم انطباق موضوعات تحقیقی با نیازها و مشکلات واقعی جامعه 8 6/86 86/0 13/4 10 3/33 16 3/53 3 10 - 1 3/3 همکاری نکردن افراد و گروهها با پژوهشگر به علت نگرش منفی در مورد کاربرد یافتههای تحقیقات دانشجویی 9 70 90/0 93/3 9 30 12 40 37 3/23 2 7/6 - همکاری نکردن افراد جامعه با پژوهشگر به دلیل احساس تهدید از جانب برخی موضوعات و افشا شدن هویت آنها 10 6/76 88/0 90/3 7 3/23 16 3/53 4 3/13 3 10 - نبودن مشوق و حمایتهای معنوی مناسب از محقق 11 3/73 03/1 03/4 12 40 10 3/33 6 20 1 3/3 1 3/3 اعتقاد پایین جامعه به نتایج کارهای پژوهشی بهویژه در حوزه علوم تربیتی 12 3/73 01/1 93/3 10 3/33 12 40 4 3/13 4 3/13 - نبود تبلیغات مناسب برای توسعه فرهنگ پژوهش 13 4/53 02/1 67/3 8 7/26 8 7/26 10 3/33 4 3/13 - تصور غلط اجتماعی در مورد ناتوانی دانشجویان کارشناسی ارشد در انجام پژوهش 14 3/73 01/1 93/3 10 3/33 12 40 4 3/13 4 3/13 - رابطه ضعیف دانشکدهها، دانشگاهها و رسانههای جمعی در ایجاد فضای علمی و اشاعه فرهنگ پژوهش در کشور 15 7/66 17/1 83/3 11 7/36 9 30 5 7/16 4 3/13 1 3/3 گرفتن ایده، موضوع و روش تحقیق از تحقیقات خارجی بهجای توجه به مسائل و مشکلات جامعه 16 70/."