چکیده:
از دید " قرآن" انسان جانشین خدا بر روی زمین است . او تنها موجودی است که ویژگی های خدا ، همچون " آفرینندگی" و " خلاقیت" را داراست . تمام تلاشهای بعمل آمده در مطالعات روانشناسان رفتاری نگر نتوانسته جایگاه ویژه " انسان " را مخدوش نماید . او " ضعیف" ، " حیله گر "، " زیاده خواه "، " شتابگر" ،" نامتعادل" ،"ضرر گریز" ،" طغیان گر" و ... است . در این مقاله بر اساس گزیده ای از آیات قرآن سعی شده است به زبان ساده " روح" ، " امر" و " پپپخلق" از دید قرآن بیان گردد و جریان طبیعی جسمانی انسان نیز که مرتبط با عوامل طبیعی است پرداخته شود . نگاه انسان به حیات دنیوی و حیات اخروی انسان بخش کوتاه دیگر مقاله است . در بخش " چهره واقعی انسان در قرآن " به ذکر صفات او از این منظر پرداخته می شود ؛ سپس " خود طبیعی انسانی " (نفس)مورد بحث قرار می گیرد ؛ و با اشاره ای به " نیازهای اساسی انسان در قرآن " نگاه گذرایی به دیدگاه روانشناسان حوزه نیاز نیز صورت می گیرد . " قرآن و انسان اجتماعی " بخش نهایی این مقاله است که به علل تحولات اجتماعی از دیدگاه قرآن می پردازد .
خلاصه ماشینی:
"اگر پروردگار در این آیه عیسی بن مریم(ع)را کلمهای از خود دانسته،بدین جهت است که پیدایش عیسی(ع) بوسیله«کلمهء ایجاد»بوده بدون اینکه سببهای عادی که در تکون انسان دخالت دارند در او دخالت داشته و واسطه شده باشد.
اینکه از سوی برخی فلاسفه مطرح میشود که در پشت پردهء جهان هستی«جواهری»به عنوان حقایق اشیاء که همس نخ اشیاء روی پرده هستند،وجود دارند،و ما بخش«عرضی»آن را درک میکنیم،در قرآن نیست-و همان طور که گفته شد تنها در آیهء 85 سورهء اسراء،قرآن«حقیقتی»به نام «روح»را مطرح مینماید،منتها اعلام میکند که این«روح انسانی»حقیقتی است که قابل«شناختن»نیست؛و ما انسانها دانش اندکی در این حوزه میتوانیم داشته باشیم.
هر چند بروز این قیافه در درون انسان(وجدان)،بیانگر عظمت و رشد«خود طبیعی»است ولی این تکامل در حقیقت یک وسیلهء تنظیم حیات طبیعی افراد در قلمرو زندگانی اجتماعی است و بایستی برای به ثمر رسانیدن تمام شخصیت آدمی«نفس»را از همهء جهات شکوفا ساخت،تا استعداد گیرندگی«روح ملکوتی انسانی»فرد بارور گردد.
اما بدون وصول به این مقام،با توجه به علاقهء شدید او به«هوی»و«هوس»و تثبیت «خود طبیعی»نگاه قرآن به انسان چنین است:و العصر ان الانسان لفی خسر(عصر،آیات 1 و 2)«سوگند به این زمان آدمی در خسران است».
در تقسیمبندی سهگانهای هم که در مورد صفات انسان از دیدگاه قرآن مطرح شد، آن دسته صفات پست انسانی که با دخالت شخصیت و اختیار او بوجود میآیند در آنها ابهام و اشکالی وجود ندارد،زیرا او گفته است:لا یکلف الله نفسا الا وسعها،لها ما کسبت و علیها ما اکتسبت...
همینطور جهت هرگونه تحول اجتماعی انسانها خود باید دست به کار شوند و تلاش و دستاورد عدهای، پیامدش دستاورد برای افراد دیگر نمیشود،لذا هر جامعهای«گروگان کردار»خویش در قرآن معرفی شده است: -..."