چکیده:
در این مقاله، سرودههایی متعلق به خانوادة ادبیات شفاهی ایران از منظر برونمتنی و درونمتنی معرفی میشود. سهخشتیهای کرمانجی، سرودههایی سهمصراعیاند که سابقة آنها به ادبیات دورة پیشااسلامی میرسد اما هنوز در شاخة ادبیات شفاهی منطقة خراسان سروده و خوانده میشوند. در زبان کرمانجی، سهخشتیها را عمدتا به آواز میخوانند و همین امر سبب افزودن پارههایی بر اصل سه مصراع میشود. این پارهها بیشتر کارکرد موسیقایی دارد و غالبا برای سازگارشدن سهخشتیها با دستگاههای موسیقایی به آنها افزوده میشود اما غیر از این، کارکرد معنایی ـ عاطفی هم دارند. ما پس از بررسی 304 سهخشتی، آنها را از جهت موسیقایی و زمینة معنایی ـ عاطفی بررسی خواهیم کرد. ضمن اینکه پیش از آن نشان میدهیم رابطة این سرودهها با ادبیات دورة پیشااسلامی چگونه است. در بخش پیشینة تحقیق و وجه تسمیة این قالب نیز نشان خواهیم داد که چه تحقیقاتی در این مورد تاکنون انجام شدهاست.
In this article, poems of Iranian folk literature would be introduced both from intra and extra-text perspective. Kurmanji Se-kheshties are poems with threehemistiches that date back to pre-Islamic literature, however, still they are composed and sung in the Khorasan folk literature. In the Kurmanji language, Se-kheshties are mainly sung and that’s why some bits are added to the original 3hemistiches. These bits have mostly musical function and often they are added to the Se-kheshties to adapt them to the musical Dastgahs, however they also have semantic-affective function. After investigating 304 Se-kheshties, we examined them according to their music and their semantic-affective background. Meanwhile, we demonstratedthat how these poems could be related to the pre-Islamic literature. In the section on the literature review and appellation of this type of poem, we explained that which researches have been done on this topic up to now.
خلاصه ماشینی:
رازي، ١٣٦٠: ٩٧؛ طوســي، ١٣٢٥: ٥؛ ١٣٥٥: ٥٨٦؛ ابــن ســينا، ١٤٠٥: ٩٧/١؛ عنصــرالمعالي، ١٣٦٤: ١٩٤؛ صــادقي، ١٣٧٩: ٢٣٧، ٢٤٠؛ انجــوي شــيرازي، ١٣٥١: ٤٣/١، ١٩٢١/٢؛ مراغــي، ١٣٦٦: ٢٠٠؛ اذکــائي، ١٣٧٥: ٢١٥؛ زرقاني، ١٣٩٠: ٢٩٣؛ ١٣٩١: ١٥٥ به بعد).
طبيب زاده (١٣٩١: ٦٧-٦٨) در بررسي گونه اي از سـروده هـاي شفاهي مينويسد: «آشفتگي در اندازٔە مصراع ها و وزن اين سروده ها، احتمالاً از آن روسـت کـه آنها را همواره به همراه موسيقي و به صورت آواز ميخوانند، يعنـي بـه شـيوه اي کـه خواننـده بتواند با بلند و کوتاه کردن طول مصوت ها يا هجاها، ايرادهـايِ وزنـي شـعر را از ميـان بـردارد.
شاخه اي از اين سروده ها، که در منـاطق کردنشـين خراسـان متـداول اسـت ، نـوعي شـعر کرمانجي است که در بين جامعۀ ادبي به «سه خشتي» معروف است ؛ سروده هايي سه مصـراعي ، در وزن هجايي که همراه با ساز و آواز خوانده ميشـوند و موسـيقي آوايـي و نـوايي، بخشـي از هوّيت وزني آنها را شکل ميدهد.
او (همان : ٥) براي نخستين بار عنـوان «سـه خشـتي» را بـراي ايـن گونـه سـروده هـا پيشنهاد ميکند و مانند بهار آنها را سروده هاي هشت هجايي مينامد: «بايد دانست کـه شـعر و ترانۀ کرمانجي هجايي است ، که از پنج هجا آغاز و به شـانزده هجـا خـتم مـيشـود».
٤-٢- نظام موسيقايي نظام موسيقايي سه خشتيها را بايد از دو ديدگاه بررسي کرد: نخست بـه عنـوان سـروده هـايي سه مصراعي که وزن هجايي دارند و ديگر به مثابه سروده هايي که همـراه بـا سـاز و آواز خوانـده ميشوند.