چکیده:
مجموع کوششهایی که صرف تدوین بودجه و تخصیص منابع میشود به منظور استفاده حداکثر از منابعی که معمولا در حد کفایت وجود ندارند، صورت میگیرد. بنابراین در راه رسیدن به اهداف مطلوب ضرورت دارد به نحوی از هر یک از منابع محدود استفاده گردد که تبدیل کل منابع به پول، با صرف حداقل هزینه و حداکثر استفاده انجام پذیرد. از این رو دولتها همواره در راه بکارگیری بهترین روش بودجهریزی برای نیل به این هدف بوده که یکی از راهکارهای آن حرکت به سوی بودجهریزی عملیاتی میباشد. مهمترین هدف بودجهریزی عملیاتی اصلاح مدیریت بخش عمومی و افزایش اثربخشی مخارج این بخش است. در واقع این کار باعث ارزیابی پاسخگویی مسئولین دستگاههای اجرایی بر اساس معیار دستاوردهای فعالیتهای آنها، دامنهی تاثیرگذاری آنها جهت نیل به دستاوردها و بودجه و امکاناتی که برای تحقق دستاوردها به مصرف خواهید رسید. در حال حاضر بیش از 60 درصد حجم بودجهی سالیانهی کشور به شرکتها و موسسات دولتی اختصاص داشته که نتیجهی آن موجب ریخت و پاشهای فراوان سالانه آنها است، از همین رو با تنظیم بودجه عملیاتی و شفاف انتظار میرود این هزینهها به حداقل ممکن کاهش یابد. با توجه به حرکت بودجه سازمانهای دولتی به سمت بودجهریزی عملیاتی و اهمیت آن، شناسایی نقاط قوت و ضعف بودجهریزی سنتی و عملیاتی جهت برنامهریزی صحیح و شناسایی چالشهای پیش رو ضروری به نظر میرسد (مهدوی، 7:1385). به این منظور در طرح تحقیقاتی ملی «تدوین بودجهی عملیاتی برای دستگاههای اجرایی استان کرمان» و بر اساس مطالعات میدانی صورت گرفته این مهم مورد بررسی قرار گرفته که در این مقاله به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت.
خلاصه ماشینی:
در یک جمعبندی کلی میتوان اهداف بودجهریزی عملیاتی را اینگونه بیان کرد: ـ ارائهی مبنای مناسبی برای اتخاذ تصمیم در خصوص تخصیص منابع؛ ـ تعیین نتایج قابل سنجش و مورد انتظار که از تخصیص یک بودجهی خاص قابل حصول است؛ ـ تمرکز فرایند تصمیمگیری روی مهمترین مسائل و چالشهایی که دستگاه با آن مواجه است؛ Lynn Anderson ـ ایجاد یک فرایند منطقی برای تصمیمگیری در خصوص بودجه که به طور مستقیم با فرایند برنامهریزی، اجرا و کنترل، ارزیابی و گزارش عملکرد در ارتباط میباشد؛ ـ بهبود چگونگی طرح و تنظیم برنامه؛ ـ ارائهی بهترین ابزارهای ممکن بر اساس نتایج برای امینان دادن به جامعه که منابع کشور در برآوردن احتیاجات ضروری جامعه مصرف میشوند؛ ـ ایجاد ارتباط بین بودجه و نتایج عملکرد برنامه؛ ـ ارائهی اطلاعات قابل سنجش برای قوای مجریه، قضائیه و مقننه که بتوانند به استناد آنها میزان پیشرفت و موفقیت برنامهها را در مقابل تخصیصهای بودجه کنترل کنند؛ ـ ارائه مشوقهایی برای مدیریت عملکرد بر مبنای بهبود مستمر؛ ـ ارائه مبنایی برای پاسخگویی بیشتر در قبال استفاده از منابع کشور ـ امکان نظارت مؤثر در اجرای عملیات؛ ـ تسهیل و بهبود تجدید نظر بودجه در کلیه مراحل اجرایی و مخصوصا در مرحله قانونگذاری؛ ـ عدم تمرکز در عمل برآورد هزینه؛ ـ بهبود روابط دولت با مردم از طریق انتشار اطلاعات صریح و روشن دربارهی برنامههای عمومی؛ ـ شفافسازی فرایند بودجهریزی؛ ـ بهبود عملکرد از طریق پیوند دادن بودجه و عملکرد برنامه؛ ـ تقویت حس مسئولیتپذیری مدیران در قبال اتخاذ تصمیمات تأثیرگذار بر فرایند بودجه.