چکیده:
موضوع این تحقیق در خصوص بررسی علل تکدیگری در شهرستان اهواز میباشد که با استفاده از روشهای اسنادی و پیمایشی انجام گرفته است. جامعهی آماری ما تمام متکدیان شهرستان اهواز میباشد که با توجه به آمار به دست آمده 750 نفر بوده است و پرسشنامه بین 250 نفر از آنان که نمونهی ما را تشکیل دادهاند توزیع گردید و با استفاده از مصاحبه، پرسشنامهها تکمیل گردید. نتایج آماری با استفاده از نرمافزار SPSS به دست آمده است؛ نتایج توصیفی با استفاده از آزمون کای اسکور انجام گرفته است و برای اثبات یا رد فرضیات از ضریب همبستگی استفاده شده است. این تحقیق دارای هفت فرضیه میباشد که نتایج آن بدین شرح است: بین تکدیگری و فقر، بیکاری، تحصیلات، فرصتهای نابرابر در جامعه و مهاجرت رابطهی معناداری وجود دارد. بین تکدیگری و از هم گسیختگی خانواده و معلولیت رابطهی معناداری وجود ندارد. برای توصیف و تبیین این پدیده پس از بررسی رهیافتها و چشماندازهای نظری در جامعهشناسی مسائل اجتماعی و تجزیه و تحلیل فرضیات موجود دربارهی این مسئله، چارچوب نظری تحقیق بر اساس نظریهی آسیبشناسی، بیسازمانی اجتماعی، نظریهی آنومی و فشار ساختاری رابرت مرتن، نظریهی عدم تعادل ساختاری تالکوت پارسونز، رهیافت نظریهی تضاد، رهیافت کنش متقابل نمادی، نظریهی برچسب و کنترل اجتماعی تدوین شد. با توجه به ویژگیهای این پدیده و زمینههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیدایش این پدیده در دو دههی اخیر در ایران به توصیف و تبیین این پدیده اقدام شده است. بعد از تبیین و بررسی علل گرایش افراد به این پدیده راهکارها و پیشنهاداتی جهت کاهش این معضل اجتماعی ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
ب) علل فرهنگی با توجه به نقش انکار ناپذیر فرهنگ در کلیهی مسائل و محورهای زندگی انسان و با عنایت به چگونگی برنامهریزی و انگیزههای افراد در برنامههای زیستی ایجاب میکند که روی معضل تکدی از لحاظ فرهنگی به طور عمده و همه جانبه با مشارکت تمامی دستگاههای مربوط در راستای محورهای زیر به صورت گسترده کار شود که متأسفانه تا به حال به طور مطلوب انجام نپذیرفته است: 1- تنبلی و تنپروری: تنبلی و تنپروری نیز از جمله عوامل دیگری است که قطع نظر از چگونگی ساختار اجتماعی، زمینهی ظهور افرادی را در جامعه پدید میآورد که به جای تأمین و ادارهی خویش از طریق یک اشتغال درآمدزا ترجیح میدهند که از طریق جلب ترحم دیگران این نیاز را برآورده سازند.
ساترلند در نظریهی «همنشینی افتراقی یا پیوند افتراقی» مدعی است که رفتار انحرافی مثل سایر رفتارهای اجتماعی از راه همنشینی و پیوستگی با دیگران آموخته میشود به عبارتی افراد جامعه در همنشینی و معاشرت با همنوایان در طول یک جریان جامعهپذیری که بر احترام و مقبولیت هنجارها تکیه دارد متمایل به همنوایی میشوند، ولی اگر در ارتباط با افراد منحرف قرار بگیرد به سوی رفتار انحرافی کشانده خواهند شد؛ بنابراین با تأکید بر این نظریه در مییابیم در جامعهای که تعداد زیادی متکدی وجود دارد، به احتمال فراوان بر دیگر افراد جامعه تأثیر میگذارند، فردی که کوشش نکرده و کار انجام نداده درآمدی بدست میآورد، ممکن است باعث انگیزه برای افرادی شود که در تنگنا و زیر بار دشواریهای اقتصادی قرار دارند، این دسته از افراد به دلیل مشکلات برای انجام چنین عملی مستعد هستند.