چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی توانمندسازی روانشناختی و عملکرد شغلی با میانجیگری نگرشهای شغلی بود. جامعهی آماری همهی کارکنان شرکت بهرهبرداری نفت و گاز مارون- اهواز بودند، که از بین آنها 216 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامههای توانمندسازی روانشناختی، رفتار نابارور شغلی، رفتار شهروندی سازمانی، رفتار درون نقش، خشنودی شغلی و تعهد عاطفی بودند. این پرسشنامهها از روایی و پایایی قابل قبولی در پژوهش حاضر برخوردار بودند. یافتهها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس AMOS20 و SPSS16 به دست آمد. برای آزمون فرضیههای ساده از روش همبستگی ساده و آزمون فرضیههای میانجیگر از روش بوتاسترپ استفاده شد. نتایج حاکی از برازش خوب مدل با دادهها بود. تحلیلهای بیشتر مربوط به فرضیههای ساده نشان داد که توانمندسازی روانشناختی رابطهی مثبت معنیداری با خشنودی شغلی، تعهد عاطفی، رفتار شهروندی سازمانی، رفتار درون نقشی و رابطهی منفی معنیداری با رفتار نابارور شغلی دارد. نتایج مربوط به فرضیههای میانجیگر نیز نشان داد که تعهد عاطفی میانجیگر هم رابطهی توانمندسازی روانشناختی با رفتار شهروندی سازمانی و هم رابطهی توانمندسازی روانشناختی با رفتار درون نقشی است، امّا خشنودی شغلی تنها میانجیگر رابطهی توانمندسازی روانشناختی با رفتار شهروندی سازمانی است. بنابراین با نتایج به دست آمده میتوان نتیجهگیری کرد که تلاش برای افزایش توانمندسازی روانشناختی بر نگرشهای شغلی، و در نهایت بر عملکرد شغلی اثر مثبت میگذارد.
خلاصه ماشینی:
علاوه بر این، بسیاری از نظریهپردازان و پژوهشگران بیان میدارند که - psychological empowerment - meaning - competence - impact - self-determination - Conger & Kanungo - Thomas & Velthouse - job motivatin - Gist - Deci, Connell, & Ryan - Ashforth - Liden, Wayne, & Sparrowe - Indradevi مبنای نظری برای این ادّعا که توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد کارکنان اثرگذار است از توصیف توانمندسازی روانشناختی به عنوان انگیزش درونی تکلیف نشأت میگیرد (توماس و ولتهوس، 1990)؛ که با تلویحات حاصل از پژوهشهای کیم و کیم 1 (2012)؛ هاکمن و اولدهام 2 (1980)؛ تولی و راولینسون 3 ( 2009) همخوان است.
یکی دیگر از پیامدهای مثبت توانمندسازی روانشناختی افزایش خشنودی شغلی 11 است، خشنودی شغلی نگرشی است که چگونگی احساس مردم را نسبت به مشاغل خود به طور کلی و یا نسبت به حیطههای مختلف آن نشان - Kim & Kim - Hackman & Oldham - Tuuli & Rowlinson - organization citizenship behavior - counterproductive behavior - Alge, Ballinger, Tangirala, & Oakley - Wat & Shaffer - Wagner - Mccardle - Bennett - Job satisfaction میدهند، به عبارتی واکنشی عاطفی است نشأت گرفته از این ادراک فرد که شغل وی تا چه حد ارزشهای مهم وی را کامروا میسازد و تا چه اندازه آن ارزشها با نیازهای شخص هماهنگ هستند (لاک 1 ، 1976).
با توجه به این امر، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطهی توانمندسازی روانشناختی و عملکرد شغلی (شامل رفتارهای نابارور شغلی، رفتارهای شهروندی شغلی، رفتار درون نقش) با میانجیگری تعهد عاطفی و خشنودی شغلی است.