چکیده:
پدیده سقط جنین، از ادوار دور، تاکنون همواره از چالش های مهم جوامع بشری بوده است. سلب حق حیات به عنوان یکی از حقوق بنیادین بشر، آزادی سقط جنین را با دشواری های جدی مواجه نموده است. نظر به اهمیت و حرمت دماء در حقوق اسلام این حق مورد حمایت قانون هم قرار گرفته است. اما نکته چالش برانگیز در این امر تقابل این حق بشری با حقوق زنان می باشد که خصوصا در سقط جنین ناشی از زنا مورد بحث جدی است مانند مواردی همچون تجاوز به عنف همراه با بارداری یا حفظ جان مادر در بارداری پرخطر. در این تحقیق سعی شده است، شمایی کلی از سقط جنین بطور عام ترسیم گردیده و به بررسی فقهی مساله سقط جنین ناشی از زنا از دیدگاه اهل تشیع و تسنن و واکاوی حقوقی از منظر قانونگذار ایران پرداخته شود. همچنین ارکان سقط جنین ناشی از زنا از جهت شکل گیری این جرم، انواع مجازات در قانون آمده است و در نتیجه مطالعات به عمل آمده معلوم گردید که سقط جنین متکون از زنا همانند سقط جنین مشروع دارای کیفر و مجازات دیه و تعزیر می باشد.
خلاصه ماشینی:
براي تبيين بيشتر مسئله در اين قسمت ، به نحو موجز و مختصر به ديدگاه هاي موجود اشاره مي گردد: ٢-١ ديدگاه فقها علي رغم اينکه بسياري از فقهاي معاصر شيعه قائل به جواز سقط جنين ناشي از زنا و تجاوز به عنف ، قبل از ولوج روح در جنين هستند، قوانين موضوعه ايران بدون پرداختن به اين مسئله با سکوت خود، اثر درماني و عسر و حرج ناشي از آن را ناديده گرفته است .
در ادامه به اين ديدگاه ها اشاره مينماييم : ٢-١-١ ديدگاه فقهاي اماميه بطور کلي فقهاي شيعه و مراجع عظام تقليد در زمينه اسقاط جنين در مورد زني که تحت هتک ناموس يا تجاوز به عنف قرار گرفته يا حتي در اثر زنا با رضايت باردار شده است ، ١ «آداب ، سنت ها، شعاير، مراسم ، مناسک » دهخدا، علي اکبر، لغت نامه دهخدا، موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران ، ١٣٧٨، تهران .
از سوي ديگر جرائم جنسي مطابق بخش تعزيرات قانون مجازات اسلامي، از گروه جرائم عليه عفت و اخلاق عمومي ، دانسته شده است اما يکي از حقوقدانان عقيده دارند هرگاه اين گونه جرائم به عنف و اکراه ارتکاب يابند، هم جرمي عليه عفت عمومي محسوب مي شوند و هم با عنايت به بي توجهي مرتکب نسبت به اختيار قرباني در مورد جسم و تن خود و با توجه به آثار سوء جسماني و رواني و حيثيتي بارداري که ممکن است براي قرباني پيش آيد، جرم عليه اشخاص نيز تلقي مي گردند (آبروش ، ١٣٩٠: ١٤٥ و ١٤٦).