چکیده:
در پانزده سال اخیر این مسئله که آیا زبان پایة ژنتیکی دارد یا خیر به شدت مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است . علت این توجه هم پیدا شدن خانواده ای بود که نیمی از اعضای آن در سه نسل دارای مشکلات زبانی بودند. طبیعتا مسئلة تکرار یک بیماری در نسلهای متفاوت در یک خانواده این ایده را به ذهن متبادر می کند که مسئله باید مربوط به ژنها باشد. مقالة حاضر به بررسی مطالعاتی می پردازد که بالاخص دربارة اعضای این خانواده برای اثبات یا رد نظریة ژنتیکی بودن زبان انجام گرفته است و نتایج این تحقیقات را پیش روی خوانندگان قرار می دهد. با توجه به یافته های کنونی ، با وجود شواهدی که در تایید دخالت احتمالی ژنها در زبان آموزی وجود دارد، به نظر نمی رسد بتوان ادعا کرد که ژنی مختص زبان پیدا شده است ؛ فقط می توان گفت ژنی یافت شده است که با زبان ارتباط دارد. بدین صورت که اختلال در کار آن سبب بروز برخی اختلالات زبانی می شود؛ اما حتی اینکه آیا این اختلالات عارضة اولیة حاصل از اختلال در این ژن هستند یا عارضة ثانویه کاملا معلوم نیست .
خلاصه ماشینی:
گر چه اظهار نظر صریح در مورد وجود پایة ژنتیکی برای زبان را از سال ٨٠ میلادی در نوشته های چامسکی می توان سراغ گرفت ، پیروان او معتقدند او از همان آغاز عرضة نظریة 1 language gene 2 transcription 3 mutation 4 natural selection 1 گشتاری به صورت مدون (حداقل از سال ١٩٦٥) چنین دیدگاهی نسبت به زبان و یادگیری آن داشته است .
به هر حال داستان ژنتیکی بودن زبان ، داستان جالب و وسوسه انگیزی بود و بنابراین با اینکه تا دهة ٩٠ میلادی مجامع علمی کشف و ثبت هیچ ژنی را برای زبان رسما تأیید نکرده بودند، برخی محققان از مدتها پیش اعتقاد به وجود چنین ژن یا ژنهایی برای زبان داشتند؛ به گونه ای که برای مثال لوریا (b١٩٧٥: ٥٠) تعداد این ژنها را نه یک یا تعدادی بلکه هزاران ژن تخمین می زد.
در ١٩٩٥ ورقه خادم مقاله ای منتشر کرد که در آن ضمن دقیق تر مشخص کردن مشکلات مختلف زبانی ای که در اعضای بیمار خانوادة KE وجود داشت ، بر این نکته نیز تأکید شده بود که افراد مبتلا غالبا میزان هوشی پایین تر از حد طبیعی دارند.
همین مسئله یعنی ارتباط جهش FOXP٢ در روند تکامل انسان با بروز تغییراتی فیزیولوژیکی در انسان به خصوص حرکت دادن آن قسمت از صورت که با تولید زبان ارتباط مستقیم دارد، سبب شده برخی از محققان بیشتر در مورد اینکه مشکلات زبانی بروز کرده در افراد مبتلای خانواده KE را بتوان جزو عوارض اولیة اختلال در ژن FOXP٢ دانست ، شک کنند و این نظر را عرضه کنند که شاید اختلالات زبانی ، عمدتا حاصل و نتیجة اشکالات حرکتی در اعضای لازم برای تولید گفتار مانند فک پایین ، زبان و لبها ومشکلات شناختی این افراد مانند پایین بودن میزان بهرة هوشی آنها و به عبارتی جزء عوارض ثانوی اختلال در کار این ژن باشد (پینکر: ١٩٩٤).