چکیده:
بر سر راه درک انسان از واقعیات جهان خارج، فیلترهایی وجود دارد که بـی شـک زبـان یکـی از مهم ترین آنها محسوب می شود. به عبارتی ؛ زبان، ابزاری قدرتمند است که به درجاتی بـه تفکـر، شناخت و درنهایت رفتار فرد در جامعه شکل می دهد. از آنرو اسـت کـه چـاولا (١٩٩١) ریشـة بحرانهای محیط زیست را در زبان می یابد. جستار حاضر ، برآن اسـت تـا ضـمن معرفـی زبـانشناسـی زیسـت محیطـی بـه عنـوان یکـی از جدیدترین حوزههای مطالعاتی در عرصة مطالعات نوین زبانشناختی ، نارسایی های زبـان علـم را در نمود پدیدهها و وقایع زیست محیطی در دو سطح واژگانی و دستوری مورد ارزیـابی و تحلیـل قرار دهد. از این رو، نمونه مقالات روزنامه های فارسـی زبـان در حـوزه موضـوعی محـیط زیسـت انتخـاب و درقالب انگارة زبانشناسی زیست محیطی بررسی شدند. تحلیل کمی و کیفـی دادههـا حـاکی از بسامد بالای واژگـان تخصصـی و حسـن تعبیـر درحـوزة واژگـانی و سـاخت مجهـول و شـرطی غیرواقعی درحوزة دستوری داشتند مضاف براین که دو مقولة ضمایر شخصی و زمـان، در پیرنـگ گفتمان علمی نمونه ها، نمودی پنهان نشان دادند.
Following on from Chawla (1991) who seeks the root of all environmental crisis in language، the present paper first introduces ecolinguistics as a new area in recent linguistic studies، and then examines the inadequacies of the language of science in reflecting ecological events and phenomena at the two levels of lexis and grammar.
For this purpose، a corpus was established containing sample articles in Persian journals concerning ecological issues، and later examined in terms of ecolinguistics. The qualitative and quantitative analyses revealed high frequency of scientific terms and euphemisems at the lexical level and of the passive and conditional structures at the grammatical level. The results also showed that personal pronouns and tense were covertly present in the scientific discourse of the corpus.
خلاصه ماشینی:
"scientific discourse نارسایی های گفتمان علمی در دو حوزة واژگانی و دستوری زبان در نمود مسائل محـیط زیسـت با بررسی نمونه مقالاتی درخصوص محیط زیست ، کـه بـه شـیوة نمونـه گیـری تصـادفی از بـین روزنامه های فارسی زبان همشهری (١٣٨٤ – ١٣٧٥) و اعتماد (١٣٨٤ – ١٣٨٠) گزینش شده - اند برای پرسش های زیر پاسخ مستدلی بیابد: ١.
زبانشناسی زیست محیطی با تقبیح انگارة دکارتی مبتنی بر تفکر ذرهای، نگاهی تمامیت نگر یا کل گرا٢ به طبیعت را به منظور صیانت از آن لازم می داند و معتقد است زبـان علـم درجوامـع غربی به ابزاری برای خلق واقعیت درجهت دسـت یـابی بـه منـافع خـاص یـا تثبیـت جایگـاه و ایدئولوژی گردانندگان علم و تکنولوژی، که بعضا کسانی غیراز دانشـمندان و محققـان هسـتند، درآمده است ، پدیدههای جهان خارج را آنگونه که مطلوب خود است برش می زنـد، واژگـان را درجهت القای ایدههای خود چینش می کند و با ارائة یک چارچوب گفتمانی معـین ، کـه قالـب زبان علم را به خود گرفته ، متخصصان را برآن می دارد که نظرات و یافته هایشـان را درآن قالـب بریزند تا تحقیق ، علمی تلقی شود.
گرته برداری در چنین سطحی این خطر را درپی دارد که از یکسو، با نهادینه شدن واژگان قرضی و ساخت های دستوری تحمیلـی چـون مجهول، که پشتوانة زبان مردمی را نیز ندارند، طبیعت ستیزی پنهان در زبان انگلیسی نیـز بـه - تدریج در زبان و نگرش طبیعت گرایانة گویشوران فارسی زبان ریشه بدواند و از سوی دیگر، زبـان علم به صورت زبانی بریده از گفتار و نوشتار مردم عادی تبدیل شده لذا به گوش مخاطـب عـام، نامأنوس و غریبه بنماید."