چکیده:
هدف این مقاله معرفی و ارزیابی یکی از جدیدترین دیدگاه های یادگیری به نام سازنده گرایی (construstivism) است. اگرچه سازنده گرایی در سال های اخیر شهرت زیادی کسب کرده است، اما ایده این نظریه جدید نیست. جنبه هایی از این دیدگاه را می توان در کارهای ارسطو، افلاطون و سقراط یافت. فلاسفه جدیدتر مثل جان لاک، کانت و پستالوزی نیز نظریاتی اراده نموده اند که در شکل گیری این دیدگاه نقش اساسی تری داشته است، تا این حد که به عنوان پدر سازنده گرایی شناخته شده و مبنایی را برای سازنده گرایی مدرن فراهم ساخته است. در عین حال برونر و ویگوتسکی نیز دارای نظریات قابل توجهی در این خصوص می باشند. از زمانی که ارنست فون گلاسرزفیلد، سازنده گرایی افراطی را در یازدهمین کنفرانس بین المللی روان شناسی آموزش ریاضیات ارایه کرد، این دیدگاه شهرت بین المللی یافت. در این مقاله تلاش شده است دیدگاه مذکور تبیین گردد و مورد ارزیابی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
"اگر هر فرد دیدگاه خودش را در باره واقعیت داشته باشد،ما چگونه میتوانیم به عنوان افراد یک جامعه با یکدیگر ارتباط برقرار کینم و یا همزیستی داشته باشیم؟جوناسن این موضوع را در مقالهء«تکنولوژی فکر،به سوی طراحی یک الگوی طراحی سازندهگرا»مورد بحث قرار میدهد:«شاید شایعترین استنباط نادرست از سازندهگرایی این باشد که هر یک از ما یک واقعیت بیهمتا را میسازیم که آن واقعیت فقط در ذهن داننده است که این بدون شک به آنارشیسم ذهنی منجر میشود.
آنگونه که جوناسون میگوید:«مساله بغرنجی که سازندهگرایی برای طراحان آموزشی مطرح کرده این است که هر فرد مسئول ساخت دانش است،لذا این سؤال مطرح میشود که چگونه طراحان آموزشی مجموعه مشترکی از پیآمدهای یادگیری را تعیین میکنند؟»(جوناسون، 1997).
والین(1997)حداقل در باره سه وضعیت این حالت بحث میکند و اظهار میدارد که فرد تنها از سه راه میتواند به بازنماییای که منظور نظر سازندهگرایان است دست یابد: 1-فرد چگونگی درک و ساختن جهان و تجارب مختلف توسط خود را توصیف میکند.
بنا بر این سازندهگرایی شناختی بر دریافت مشاهدهگر مبتنی است و در باره آنچه افراد در ذهن میسازند اظهار نظر میکند و از این نظر نمیتواند به عنوان یک نظریه پدیدارشناسانه تلقی شود(روش اول)و از آنجا که وجود هستیشناسانه سایر افراد را نفی میکند،نمیتواند یک نظریه سازندهگرایی اجتماعی نیز به حساب آید(روش سوم).
این روش دیدگاه مشاهدهگری است که نحوه ساختن جهان توسط افراد دیگر را توصیف میکند ولی این روش نیز با نظریه سازندهگرایی سازگار نیست زیرا در نظریهای که سعی در توصیف تمامیت باورها و دانشهای بشری دارد جایی برای موجودیتی خارج از نظریه نمیتواند وجود داشته باشد."