چکیده:
در زبان فارسی امروز واژگانی وجود دارد که ازفارسی باستان و اوستایی، با تحولاتی که از دو طریق زبان پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی یافته، به دو و گاهی سه صورت به زبان فارسی امروز رسیده اند که در فرهنگهای فارسی پس از اسلام، به سبب عدم شناخت و چگونگی تحول آنها، هر یک واژه ای مستقل به کار رفته اند و هیچ یک از فرهنگ نویسان اشاره ای به یک اصل داشتن آنها نکرده اند.....
خلاصه ماشینی:
واژههای هم بنیاد فارسی ∗ دکتر محمود طاووسی چکیده مقاله در زبان فارسی امروز واژگانی وجود دارد که از فارسـی باسـتان و اوسـتایی ، بـا تحولاتی که از دو طریق زبان پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی یافته ، به دو و گاهی سـه صورت به زبان فارسی امروز رسیدهاند که در فرهنگهای فارسی پس از اسلام، به سـبب عدم شناخت و چگونگی تحول آنها، هر یک چون واژهای مسـتقل بـه کـار رفتـه انـد و هیچ یک از فرهنگ نویسان اشارهای به یک اصل داشتن آنها نکردهاند.
(لغت نامه ) استاد فردوسی توسی این دو واژه را چه به صورت: بالا و برز و چـه بـه گونـۀ : برز و بالا، مترادف با هم در شاهکار خود شاهنامه آورده است : بالا و برز: بکوشید و شمشـیر و گـرز آوریـد هنرهــا ز بــالا و بــرز آوریــد (ص ٥٩١) * دریــغ آن کمربنــد و آن گردگــاه دریغ آن کیی بـرز و بـالای شـاه (ص ٨) رآن بـرز و بـالا و آن خـوب * تو گفتی خرد پروریدش بـه مهـر (ص ١١٠٦) چهـر بر آن برز و بـالا و آن شـاخ و یـال * تو گویی بر او برگذشتسـت سـال (ص ٣٧٥) و ابوشکور بلخی نیز: مـنش بایـد از مـرد چـون سـرو راسـت اگــر بــرز و بــالا نــدارد رواســت (شاعران بی دیوان ، ص ٩٨) این دو واژه چنان که در مقدمه آمد هر دو از یک ریشه اند: بالا، فارسی میانه ylaba اوستایی ← barezah: بلندی / bar∂z : بالیـدن، بـزرگ شدن.