چکیده:
تفسیر آیات قرآنی در کشف الاسرار میبدی، از سه بخش ـ که میبدی آن ها را با عنوان های «النوبه الاولی و النوبه الثانیه و النوبه الثالثه» یاد کرده ـ تشکیل شده است. بدین صورت که نوبت اول: ترجمه لفظ به لفظ آیات قرآن، نوبت دوم: تفسیر به روش عام اهل سنت و نوبت سوم: تفسیر برخی از آیات به مذاق عرفا ( در قالب کلامی موزون و مسجع ) است. اغلب صاحب نظران و نویسندگان، نوبت سوم کشف الاسرار را تاویل نام نهاده اند، در حالی که میبدی در همه جای تفسیر خویش، با تاویل (تفسیر به رای)، سرسختانه مخالفت می ورزد. این نوشتار به بررسی اعتبار علمی تاویل، در نوبت سوم کشف الاسرار می پردازد و می کوشد تا دیدگاهی علمی تر و سنجیده تر در این خصوص عرضه کند.
The interpretation of Quranic verses in Kashf al-Asrar Maybodi is comprised of three parts which Maybodi speaks of them under the titles of first، second، and third round. Hence first round is concerned with the word for word translation of Quranic verses. Second round deals with the interpretation in a general sense peculiar to Sunni tradition and third round is the interpretation of certain verses according to the taste of mystics ( in the form of rhyming prose). Most authorities and writers have called the latter، hermeneutic، whereas everywhere in his interpretation، Maybodi strictly opposes with hermeneutic (interpretation according to his own impression). This article is concerned with examining the scientific validity of hermeneutics in the third round of Kashf al-Asrar and attempt is made to present a viewpoint which is more scientific and systematic in this regard
خلاصه ماشینی:
اغلب صاحب نظران و نویسندگان، نوبت سوم کشف الاسرار را تأویل نـام نهادهاند، در حالی که میبدی در همه جای تفسیر خـویش ، بـا تأویـل (تفسـیر بـه رأی)، سرسختانه مخالفت می ورزد.
بدین جهت ایـن مقالـه بـه بررسـی اعتبـار علمی این ادعا در خصوص تأویل در نوبت سوم کشف الاسرار ـ با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و سخنان میبدی در بیزاری جستن از تأویل ذیل تفسیر این آیات ـ می پردازد.
کاملا واضح اسـت کـه میبـدی نیـز از سـویی بـا بیزاری جستن از تأویل گرایی در مورد آیات قرآن، در جای جای کتابش و از سوی دیگـر با معرفی نوبت سوم کتاب از طریق بیانی مشخص که در بالا اشاره شد، این همـاهنگی را با رمزگذاری و رمزگشایی ایجاد کرده است .
در واقع ، نوبت سوم کشف الاسرار را باید رویکرد میبدی به زبان ادبی دانسـت نـه رویکرد وی به تأویل ، چه با توجه به نگرش عارفانۀ وی در این متن ، به اضافۀ نثر موزون و مسجع ، کارکرد ادبی پیام بر بخش سـوم کتـاب، حـاکم اسـت ؛ همـانگونـه کـه آقـای احمدی در کتاب ساختار و تأویل متن بیان می دارد: «یاکوبسن این بحث را پیش کشید کـه متـون دو دسـته انـد: در دسـتۀ نخسـت ؛ پیامی خاص از راه زبـانی روشـن و سـاده و تـا آنجـا کـه امکـان دارد، رهـا از هرگونـه پیچیدگی کلامی ، ارائه مـی شـود.
طبـق دسته بندی یاکوبسن ؛ میبدی در نوبت سوم، اقوال بزرگان دین و عرفا را نقـل مـی کنـد و کار او در این بخش از کتاب، همان رساندن پیام از طریق نشـانه هـای موجـود (سـخنان بزرگان) است که فهم آن، تنها وابسته به خواندن متن و دانستن زبان آن است .