چکیده:
منظومه بانوگشسبنامه، ریشه در ناخودآگاه جمعی ملت ایران دارد. این اثر را میتوان از دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار داد. یکی از این دیدگاهها، دیدگاه روان شناسی تحلیلی یونگ است که از موضوعات عمده در نقد ادبی بشمار میرود. این پژوهش درصدد است تا دو عنصر آنیما و آنیموس را در روان شخصیتهای منظومه مورد تحلیل قرار دهد. این دو عامل، ﺗﺄثیری شگرف در ایجاد حوادث و روی دادهای داستان دارد و زمینههای کشمکش در میان شخصیتهای داستان را ایجاد کرده است. کهنالگوی آنیما در وجود فرامرز، شیده، تمرتاش، خواستگاران هندی و یلان ایرانی و کهنالگوی آنیموس در وجود بانوگشسب تبلور یافته است و این دو آرکی تایپ، شخصیتهای داستان را به کنشهای مختلف برانگیخته است. این پژوهش درصدد است تا عوامل ایجاد کننده آنیما و آنیموس را بر اساس نظریات یونگ مورد بررسی قرار دهد.
The versified Banu Goshasp Nameh has its root in the collective unconsciousness of the Iranian nation. This work lends itself to the Jungian analytic psychological approach which is highly regarded in the literary criticism. The purpose of this research is to analyze anima and animus in the psyche of the characters of the verse. These two factors have great impact upon the creation of events and happenings in the story and provide ample grounds for conflicts among the story characters. One comes across the anima in Faramarz، Shideh، Tamartash، Banu Goshasp’s Indian suitors and Iranian heroes. Animus archetype is found in Banu Goshasp. These two archetypes have motivated the story characters to do different actions. This article aims to study the factors in creating the anima and animus based on the Jung theories.
خلاصه ماشینی:
آراييونگ تاچه ميزان دراين منظومه قابل بررسياست ؟ پيشينۀ تحقيق تاکنون مقاله هاييبسياردرموردنقـدکهـن الگوهـابـه رشـتۀتحريـردرآمـده و بسياريازآثارکلاسيک ومعاصرموردبحث قرارگرفته است که ازآن ميان ميتوان بـه «تحليل داستان سياوش برپايه نظريات يونگ »(١٣٨٦)،«آنيمـاورازاسـارت خـواهران هـم راه درشـاهنامه »(١٣٨٧)،«بررسـيکهـن الگـويپيـرخـرددرشـاهنامه »(١٣٩٢)، «تحليل اسطوره قهرمان درداستان ضحاکوفريدون براساس نظريـه يونـگ »(١٣٨١)، «نظريات يونگ دررمان شازده احتجاب »(١٣٨٨)و...
نقد و بررسي دو کهن الگوي آنيما و آنيموس در منظومه بانوگشسب نامه ١- آنيما «آنيما،پيچيده ترين وازطرفيدل انگيزترين آرکيتايپ روان شناسييونگ وآن تصويرروح ١است که به صورت «زن »و«مادر»متجلّيميشود.
روان انسـان ،دوجنسـيودر معارف بشـريازقـديم انعکـاس وسـيعيداشـته اسـت ؛بـه خصـوص درتصـاويرکتـب کيمياگريغرب به انحايمختلف اشاره شده است .
»(مورنو،١٣٧٦:٦٣) دل شيــــده ازآتــــش عشــــق ســوخــــت چـــــوآتــــش دورخســـاره اش برفروخـــت بــه زلــــف سيــــاهش گـــرفتـــــارگشـــت بـه چشـمش جهـــان چـون شـب تـارگشـت (بانوگشسب نامه ،١٣٨٢:ص ٩٤،ب ٤٩٥-٤٩٦) اودرايـن منظومـه نخسـتين کسـياسـت کـه مـيدانـدازدواج بـابانوگشسـب سرانجامينيک براياونداردوبه فرجام اين عشق آگاه است .
»(يــاوري،١٣٧٤:١٩٠)آنيمــاييکــه بانوگشسب بردل شيده افکنده ،اورامبدّل به عاشقيدل خسته کرده که تمام هسـتيو زندگيشيده راتحت کنترل خويش درآورده است .
اين آنيماکه تمام ابعادشخصيّتيشـيده راتسـخيرکـرده است ،اورامبدّل به فرديزودرنج وپرخاشگرساخته که تنهـاعـلاج کـارخـويش رادر خودکشييافته است .
١-١-٣ آنيماي مثبت در تشبيه بانوگشسب به ماه و سرو ازديگرجلوه هايآنيمادراين منظومه ،توصيف بانوگشسب به ماه وسـرواسـت که هريک ازآن ها،استعاره ازمعشوق زيباودل فريب است .
»(مورنـو،١٣٧٦:٦٢)بانوگشسـب ،محـرّکاصـليانجـذاب محتويـات ناخودآگاه جمعيبشردرروان اين سه پادشاه بشمارميرودواين گونه است که آن هابـا شنيدن توصيف زيباييهايبانوگشسب ،آنيمايموردنظرخودرادروجوداويافتنـدواز سرزمينيديگربه ايران آمدندتاباآنيمايدرون خويش اّتحادويگانگيبرقرارسازند.
يکيازاين متون ادبـي،منظومـۀ بانوگشسب است که ميتوان باآراييونگ آن رامـوردبررسـيقـرارداد.
ازميـان کهـن الگوهايمختلف که يونگ بدان اشاره کرده ،به بررسيدوعامل آنيماوآنيموس پرداخته شده است .