چکیده:
زمینه و هدف: مقاله حاضر در صدد است ضمن ارزیابی دفاع مشروع پیش دستانه، مشروعیت یا عدم مشروعیت اعمال آن در مقابله و سرکوب تروریسم را مورد بررسی قرار دهد. به علاوه جایگاه دفاع مشروع پیش دستانه پس از حوادث 11 سپتامبر 2001 با توجه به تحولات نظام بین المللی در این رابطه و در نهایت اصلاح ساختاری سازمان ملل متحد در خصوص مفاهیم دفاع مشروع مورد تحلیل واقع می گردد.
روش تحقیق: مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. داده های آن از طریق فیش برداری از منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
یافته ها: اعمال زور توسط یک کشور علیه کشور دیگر یکی از مهم ترین اقداماتی است که هر دولت می تواند در رابطه با سیاست خارجی خویش اتخاذ نماید؛ اما همین اقدام در چارچوب قواعد حقوق بین الملل شدیدا منع شده و پیامدهای قابل ملاحظه ای به همراه دارد. بعد از دو جنگ جهانی قرن بیستم، جامعه بین المللی در جستجوی ایجاد نظم نوین جهانی بود که پیرامون منشور ملل متحد در سال 1945 شکل گرفته باشد. از این رو منشور در پی تنظیم ابعاد اساسی در روابط بین دولت ها از قبیل حفظ صلح و امنیت بین الملل، به رسمیت شناختن تساوی حقوق کشورها، رعایت حقوق بشر، حاکمیت قانون، مقررات ناظر به حمایت از غیرنظامیان در زمان جنگ و محدودیت اعمال زور بوده است. ماده (4) 2 منشور ملل متحد مقرر می دارد «کلیه دولتهای عضو در روابط بین المللی خود از تهدید به زور یا استفاده از آن بر ضد تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر دولتی، یا از هر روش دیگری که با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد، خودداری خواهند نمود».
نتیجه گیری: تسری دفاع مشروع به تهدیدات بالقوه، صلح و امنیت بین المللی را به یک باره از بین می برد و رویه سازمان ملل متحد، حاکی از نفی مکرر این دکترین است.
Context and objective: Restorative justice tries to manage shareholders of criminal phenomenon and with improving the efficiency of the criminal justice system seeks to redress and repair the damages caused by crime and involvement of people، local communities، criminals and victims in a collaborate environment. In this paper، the credibility and status of restorative justice in the legalsocial system in Iran and Canada are discussed.
Methodology: Present paper is attributive and used library-based resources.
Findings: Restorative justice has different principles and is executed in the form of several methods such as mediation، family group conferencing and victim- offender circles. Today، because of the ability of restorative justice، many countries implement it. Iran still does not have much influence on the discourse of restorative justice in the legal system and still certain models of the classic criminal justice rules on it، which in several respects cannot permit intervention of local communities and victims of crimes and gives prevailed power to the judiciary system as the main authority. Canada is among leading countries that institutionalized this discourse in its legal system، and uses reconciliative procedure for many crimes.
Results: The present study shows the existence of a systematic practice of restorative justice in the criminal policy of Canada and its apparent interaction approach to criminal policy in Iran.