چکیده:
یونگ نسبت به روان، رویکرد طبیعتگرایانه اتخاذ میکند و برای تبیین رؤیای صادقه نیز راهحل طبیعتگرایانه ارائه میدهد. در نظر یونگ عمدتا رؤیاها محتوی کهنالگوها هستند که به عنوان موضوعات ناهشیار جمعی، همبسته با غرایز هستند؛ بنابراین رؤیا منشأ طبیعی دارد. او بر اساس نظریۀ یگانهانگاریخنثی، رؤیای صادقه را با مفهوم مقارنت همزمان بین ذهن و عین توضیح میدهد. ما با توجه به آثار اصلی یونگ و با استفاده از روش تحلیلی− توصیفی رویکرد ناتورالیستی یونگ به روان و رؤیا را بررسی میکنیم. نواقص کلی ناتورالیسم و ضعف تبیین ناتورالیستی یونگ از رؤیای صادقه، بیانگر ضرورت فراروی از روانشناسی او خواهد بود. در نهایت مشخص میشود که صرفا دفاع پراگماتسیتی از ناتورالیسم ممکن است. پس چه بسا تبیینهای متافیزیکی از روان و رؤیای صادقه در زمینه و پارادایم خود هم مورد دفاع پراگماتیستی قرار بگیرد و هم از معقولیت و توجیهپذیری برخوردار باشد. از سوی دیگر یونگ با التزام به اصالت روانشناسی، اتقان معرفت بشری را متزلزل میکند و بیجهت روانشناسی را در رأس سایر دانشهای بشری قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
بررسی روش ناتورالیستی یونگ در تبیین روان و رؤیا علی سنایی 1 چکیده یونگ نسبت به روان، رویکرد طبیعتگرایانه اتخاذ میکند و برای تبیین رؤیای صادقه نیز راهحل طبیعتگرایانه ارائه میدهد.
در نظر آنها روانشناسی علمی، همان فیزیولوژی است که با استفاده از مفاهیم فیزیکی رفتار انسان را تبیین میکند؛ ولی روانشناسی برای اشارات یونگ به افلاطون و برگسون رک به: (یونگ، 1919، صص 133-134) و برای اشاره به رویکرد کانتی یونگ رک به: (مورنو، 1388، ص 103( رایل، 1991، صص 51-52 Place,2006,pp.
اکنون در بستر تفکر معاصر، جایگاه رویکرد یونگ به روان را مشخص میکنیم: 1) برای یونگ، چگونگی مکانیسم رابطۀ ذهن و مغز موضوعیت ندارد زیرا از ابتدا موضع خود را به عنوان یک روانکاو و نه فیزیولوژیست تعیین میکند.
فرآیند فردانیت یا یکپارچه شدن روان با کهنالگوی "خود"بهطوری انجام میشود که یونگ این سرنمون را با ایده "خدا" در ادیان یکی میداند؛ یعنی کارکرد روانی اعتقاد به خدا، رفع تعارضات درونی انسان و محقق کردن فردانیت است .
روانکاو با تحلیل این رؤیا، متوجه میشود که روان بیمار به خاطر فاصله گرفتن از دین و معنویت، دچار عدم توازن شده است و او برای اینکه به تعادل برسد باید در خطمشی ماتریالیستی خود تجدید نظر کند.
……………(1971), “The relativity of the God−concept in meister Eckhart” , in psychological types, collected works , volume 6, Princeton , Nj,: Princeton university press 40.
New York & Oxford:Oxford University Press 50.
A(1988),Mythos and logos in the thought of Carl jung; the theory of collective conscious in scientific perspective, state university of New York press, Albany 51.