چکیده:
قابوسنامه ازآثار برجستة نیمة دوم قرن پنجم هجری است و یکی از شاهکارهای ادب تعلیمی به شمار می رود که بسیاری از آداب اجتماعی و فرهنگ کهن ایران را دربردارد. از زمان نوشتن قابوس نامه تا دوره های متأخر، آثار فراوانی به پیروی از این کتاب نگاشته شده است؛ یکی از این آثار که در دورة تیموری نوشته شده وکمتر در حوزه های پژوهشی از آن سخن به میان آمده، «انیس الناس» از نویسندهای کمتر شناخته شده به نام «شجاع» است که در سال 830 هجری نگارش یافته و به کتابخانة شاهرخ عرضه گردیده است. بررسی و مقایسة موضوعات و محتوای این دو اثر و نحوة تأثیر پذیری صاحب انیس الناس از شیوة عنصرالمعالی، همچنین چگونگی تحولات عناصر زبانی در طول این مدت زمان (در نثر فارسی)، مهمترین موضوعاتی است که در این مقاله بدان پرداخته شده است. بر اساس بررسی انجام شده، انیس الناس «تحریری دیگر از قابوسنامه» است، ولیکن زبان تقلیدی مؤلف آن، زبانی مرده و ایستا است، درحالیکه زبان اصلی و روایی او، زبانی زنده وپویا است که در متن مقاله به سبب های آن اشاره شده است .
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش ، علاوه بر معرفی مختصر انیس الناس و نویسندة آن ، ابتدا مقایسۀ محتوایی و موضوعی این کتاب با قابوسنامه صورت گرفته است ؛ سپس به منظور نشان دادن سیر تحول زبان فارسی، ویژگیهای زبانی این دو اثر را در سطوح مختلف بررسی و به تغییر و تحولاتی که عناصر زبان فارسی در این مسیر از سرگذرانده ، اشاره شده است .
٢-٢- بررسی و مقایسۀ محتوایی ٢-٢-١- مقایسۀ ابواب و موضوعات مشترک انیس الناس و قابوسنامه {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} ٢-٢-٢- مقایسۀ متن دو کتاب دراین بخش از مقاله به مقایسۀ بخش هایی از این دو اثر میپردازیم که بیانگر تأثیرپذیری صاحب انیس الناس از قابوسنامه میباشد: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} یکی از ویژگیهای نثر انیس الناس ، ناهمواری و عدم تعادل زبان مؤلف در شیوة تحریر است ؛ بدین معنی که نویسنده هرگاه مطالب و حکایاتی را از قابوسنامه نقل میکند، زبان و شیوة بیان او ،آگاه یا ناخود آگاه ، به زبان قابوسنامه بسیار نزدیک و با اختلافات اندکی به همان سبک و شیوة (مرسل ) نگاشته شده است ؛ اما حکایات مربوط به زمان خود یا دیگر مطالبی را که از قول خود روایت میکند، متمایل به نثر مسجع و متکلف و آکنده از اصطلاحات و واژه های عربی متداول در زبان قرن نهم است ؛ مثال : «روزی مؤلف کتاب که از جملۀ مفلسان زمان و از زمرة برانداختگان خان و مان است در حضور بزرگی غنی اظهار سخایی و وعدة عطایی با بینوایی مینمود...