چکیده:
این مقاله درصدد است به مسئله ازخودبیگانگی از دیدگاه ملاصدرا بپردازد. هرچند ملاصدرا از اصطلاح «ازخودبیگانگی» بهصراحت نام نبرده، اما اصطلاحات معادلی مانند خودفراموشی، ناخودشناسی و غفلت از خویشتن در آثار وی یافت میشود. با تحلیل سخنان ملاصدرا در مباحث قوس نزول و صعود، بازگشت به اصل، غفلت از خود عقلی، مراتب قوای انسانی و تناسخ ملکوتی میتوان ازخودبیگانگی را استنباط کرد. ملاصدرا در حکمت متعالیه، درصدد تعالی و تکامل انسان است. غایت انسانشناسی ملاصدرا علامتگذاری راه و مسیر کمال انسان است تا آدمی به نهایت کمال وجودی خود برسد و آن، همان سعادت انسان و حیات مطلوب اوست. حال اگر انسان به معرفت نفس نائل نگردد و طریق تهذیب نفس پیشه نکند، در مسیر کمال قرار نمیگیرد، بلکه روز به روز از خویشتن خویش فاصله گرفته و با خود بیگانه میشود و در نتیجه پیامدهای ناگوار فراوانی در پی خواهد داشت. بنابراین سعی شد با تکیه بر افکار صدرالمتألهین، ضمن بررسی پیامدها و علل ازخودبیگانگی، راهکارهای رفع آن نیز بیان شود.
This paper seeks to address the issue of alienation from the perspective of Mulla Sadra. Although Mulla Sadra did not explicitly employed the term alienation، equivalent terms، such as self-forgetfulness، negligence and self-unconsciousness can be found in his works. The outcome of the study is that Mulla Sadra is pursuing excellence and perfection of human beings through transcendent philosophy. The goal of Mulla Sadra's anthropalogy is to mark human path of perfection leading him to the extreme perfection of his existence، Man's felicity and desired life. Yet if human self-knowledge is not attained through self-purification، he does not take the path of perfection and gradually alienated from his own self which lead him to unpleasant consequences. Thus، relying on the opinion of Mulla Sadra، the present study discusses the consequences and causes of alienation along with expressing the solutions.
خلاصه ماشینی:
بر همین اساس مهمترین پرسشهایی که در این پژوهش محور کار قرار گرفته آن است که آیا میتوان در آثار صدرالمتألهین، تحلیلی را در مورد ازخودبیگانگی یافت؟ وی برای این چالش که در قرون اخیر به اوج رسیده، چه پیامدها، علل و راهکارهایی معرفی مینماید؟ فرضیه این پژوهش آن است که هرچند اصطلاح «ازخودبیگانگی» در آثار ملاصدرا بهصراحت بهکار نرفته، اما با تحلیل اصطلاحات خودناشناسی، جهل به معرفت نفس، تناسخ ملکوتی و مراتب قوای نفس انسان در آثار وی میتوان به این اصطلاح نزدیک شده و در نتیجه به پیامدها، علل و راهکارهای رفع ازخودبیگانگی نیز رسید.
با توجه به نکات فوق و نیز تأمل در آثار ملاصدرا میتوان این تعریف از «ازخودبیگانگی» را از نظر وی استنباط کرد: ازخودبیگانگی بهمعنای دور شدن از ارزشها، فضایل اخلاقی و انسانی، فراموش کردن کمالات و غفلت از خود اصیل و واقعی و گم کردن مسیر درست هدایت است.
او هبوط انسان را باعث فراموشی ابتدایی میداند (همو، 1361الف، ج3، ص98) و معتقد است هرگاه انسان از این خودفراموشی رها شد، مایل به بازگشت به اصل خویش خواهد بود و در غیر این صورت مسیر تعالی را نخواهد پیمود (همان، ص99-98).
بنابراین میتوان نتیجه گرفت در صورتی که انسان در استکمال نفس خود در طریق شقاوت و استرداد به اسفل سافلین قرار بگیرد، خویش را از یاد برده و دچار ازخودبیگانگی شده و به ضلالت و شقاوت دست پیدا خواهد کرد (صدرالدین شیرازی، 1361الف، ج3، ص99).