چکیده:
ترجمه های نهج البلاغه ، آثار و برکات فکری و فرهنگی بسیاری در پی داشته است که در جایگاه خود آثاری کاملا دینی به شمار میروند. ترویج آرمان گرایی، اعتمادسازی در فرهنگ ، بسط آموزه های دینی، استوارسازی سدهای تدافعی در برابر هجمه های مادی گرایان و اسلام ستیزان ، جاری ساختن خون جوشنده ی حماسه و حضور علی (ع ) در رگ های جامعه و افزودن یک مائده ی آسمانی دیگر به منابع فکری دردمندان دین پژوه ، از اهم امتیازات ، برگردان های نهج البلاغه است . در این میان ، ترجمه ی «سید علی نقی اصفهانی» ملقب به فیض الاسلام و «سید جعفر شهیدی» از این کتاب گهربار، در عرصه ی آثار دینی و از لحاظ کمیت و کیفیت مکتوبات دینی، سیری نو برای طرح مفاهیم دینی و معارف از راه بارگردان آنها، به شمار میرود. مقاله ی حاضر، با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی مقابله ای این دو ترجمه بر مبنای ویژگیهای متنی و اصول نظری ترجمه ی متون دینی پرداخته است و در نهایت به این مهم رسیده که سبک ترجمه ی هر یک از آنها با دیگری متفاوت است و از حیث انتقال معنا و حفظ شکل نقطه ی مقابل یکدیگر هستند و آن که اولویت دادن به حفظ شکل یا انتقال معنا به عنوان دو ویژگی برجسته ، حاصل شیوه ی متفاوت دو ترجمه است . شهیدی به مبداگرایی و رعایت اسلوب و ابعاد فصاحت و بلاغت نهج البلاغه توجه شایان ذکری داشته است و فیض الاسلام به انتقال معانی واژگان و نیز برگردان لایه های گوناگون معنایی توجه ی خاصی مبذول داشته و ترجمه ای خواننده محور ارائه نموده است .
خلاصه ماشینی:
"این دو لبه ی تیغ ترجمه ، در دو ترجمه ی مذکور شدت و اهمیت متفاوتی دارد؛ تقدیم و تأخیر هر یک از مبتدا و خبر، جایگاه فعل ، فاعل و مفعول ، وضعیت مرجع ضمایر، نسبت های بیانی و معنوی کلمات با یکدیگر و عناصر بسیاری از این دست ، معانی ویژه ای را در زبان عربی میسازد» (شهدادی، ١٣٨٣: ٢٣)؛ طبق بررسیهایی که تا به اینجا انجام دادیم ، آنچه ناگفته پیدا است این است که فیض الاسلام در ترجمه ی نهج البلاغه انتقال معنی را هدف میگیرد و از حوزه ی فهم مخاطب معاصر خود بیرون نمیرود؛ و بدین صورت آرایه های لفظی را که به ساختار ظاهری نهج البلاغه زیبایی منحصربه فردی بخشیده ، به زبان مقصد منتقل ننموده است و حال آنکه شهیدی به ذائقه ی زیباسازی متن فارسی و به دست دادن جملاتی با الگوی منظم ، معنا را فرو می نهد.
طبق بررسیهای به عمل آمده در این مقاله میتوان چنین اذعان داشت که ترجمه ی فیض الاسلام و شهیدی از حیث انتقال معنا و حفظ شکل نقطه ی مقابل یکدیگر هستند؛ شهیدی به مبدأگرایی و رعایت اسلوب و ساختار ظاهری و ابعاد فصاحت و بلاغت نهج البلاغه توجه شایان ذکری داشته است و در مقابل فیض الاسلام به انتقال معانی واژگان و نیز بازگردان لایه های گوناگون معنایی توجه خاصی مبذول داشته است ."