چکیده:
مقدمه: تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت ناظر به ملاحظه بعد معنوی انسان، مزید بر ابعاد فیزیولوژیک اوست. با توجه به فقدان اجماع مفهومی روی معنویت در میان صاحب نظران، سنخ شناسی ادراکات کنشگران اصلی نظام خدمات بهداشت و درمان از معنویت می تواند به مثابه یک مدخل اساسی در فرآیند تبیین مفهومی آن محسوب گردد.روش: شرکت کنندگان پژوهش شامل پزشکان، پرستاران، مدرسان اخلاق پزشکی، مددکاران اجتماعی، مدیران بیمارستانی، بیماران و همراهان آن ها در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. داده یابی کیفی از طریق بررسی اسناد بیمارستانی و مصاحبه و داد کاوی مطالعه با استفاده از روش تحلیل محتوی انجام شد.یافته ها: نتایج پژوهش ادراک از معنویت را در قالب مفاهیم «معنویت مبتنی بر هستی شناسی قدسی»، «معنویت انتفاعی متعالی»، «معنویت انتفاعی افقی» در میان ارائه دهندگان و «معنویت آیینی»، «معنویت عرفی و فرهنگی» و «معنویت معطوف به حقوق قانونی» در میان دریافت کنندگان خدمات درمانی نشان داد. در «معنویت مبتنی بر هستی شناسی قدسی» قول و فعل خداوند منبع معنا است. «معنویت انتفاعی متعالی» انگیزه های مقدم بر رفتار را به عنوان «امر برتر» مورد تاکید قرار می دهد. «معنویت انتفاعی افقی» و نیز سنخ های شناسایی شده در میان دریافت کنندگان خدمت در مجموع ناظر به تلفیق عرفی و فرهنگی از مبانی عمودی و اجتماعی معنا هستند.بحث و نتیجه گیری: درهم آمیختگی نسبی مفهوم «معنویت» و «اخلاق» پاره ای دلالت های مهم را در نهادینه سازی آن ها در مناسبات پزشکی در بستر فرهنگی جامعه ایرانی ایجاب می کند. کنش گران اجتماعی بر حسب نوع اجتماعی شدن، مصادیق متعددی را حمل بر «معنویت» می کنند. مع الوصف، «معنویت»، صرفا در معنایی که متضمن امور غیر محسوس و عناصر غیر مادی معطوف به «ناظر آرمانی» باشد، می تواند روح آدمی را به استناد مقولاتی همچون «فلسفه سلامت و بیماری» و «معناداری هستی» از چندگانگی های بلاوجه رایج در جامعه پذیری مدرن، از جمله دوگانه مرگ و زندگی، برهاند و با نائل نمودن آن به «وحدت»، در حکم یک سرمایه معنوی، نقش خود را در مناسبات سلامت و بیماری ایفا نماید. خروج «معنویت» از تلقی ابزارانگارانه فعلی، که صرفا در شرایط اضطرار بروز پیدا می کند، متضمن تجدید نظر در شیوه های امروزین جامعه پذیری است که طی آن مرگ به حاشیه ای ترین مرزهای وجودی سوق داده می شود و انواع رویه های تغافل در مواجهه با آن شکل می گیرد؛ ساز و کارهای مذکور، در حالی که در شرایط « سلامت» مبتنی بر غفلت انگاری نسبت به فلسفه حیات هستند، با از دست دادن مدخلیت خود در مناسبات «بیماری»، انسان ها را در معناسازی معقول از سلامت، بیماری و مرگ تنها و ناتوان باقی می گذارند.
خلاصه ماشینی:
) با عنایت به توضیحات فوق ، مطالعه حاضر میکوشد با استفاده از رویکرد تفسیری، مفهوم محقق شده «معنویت « از منظر کنش گران اصلی نظام سلامت و درمان را با استفاده از پرسش های پژوهشی زیر آشکار سازد: ١ـ مهم ترین سنخ های ادراک ارائه دهندگان خدمات بهداشتی و درمانی از معنویت کدامند؟ ٢ـ مهم ترین سنخ های ادراک دریافت کنندگان خدمات بهداشتی و درمانی از معنویت کدامند؟ ١ـ نقد و بررسی مطالعات قبلی مطالعات متعددی درباره معنویت و سایر مفاهیم پیرامون آن مشتمل بر مذهب ، سلامت معنوی، نیازهای معنوی، کیفیت زندگی و اخلاق زیست پزشکی به انجام رسیده اند.
مطالعه حاضر، در مقایسه با پژوهش های پیشین ، دیدگاه های گروه ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی، شامل پزشکان ، اساتید اخلاق پزشکی، پرستاران ، مدیران بیمارستانی، مددکاران اجتماعی و گروه دریافت کننده خدمات بهداشتی و درمانی، مشتمل بر بیماران و همراهان آن ها درباره معنویت را به صورت همزمان مورد واکاوی قرار میدهد؛ ثانیا، مطالعه پیش روی، به استناد منابع داده ای متعدد، چندسویه سازی داده های کیفی و نیز تحلیل های تفسیری، در مقایسه با مطالعات صورت گرفته قبلی، از عمق و گستردگی بیشتر برخوردار بوده و همین امر میتواند ارتقای مضاعف اعتبار و روایی آن را با خود به همراه داشته باشد.
A Typology of Spirituality - related Perceptions among Actors of the Medical Care System.