چکیده:
بهرام گور و بهرام چوبین از چهرههای برجسته شاهنامهاند. به نظر می رسد، داستان زندگی این دو قهرمان، درگذر زمان دستخوش روایتهای افسانهای و عامیانه شده و تا اندازهای در هاله رمز و ابهام فرو رفته است. تشابه در برخی از روایات و حوادث زندگی این دو، این فرضیه را قوّت می بخشد که این وقایع مربوط به زندگی یک نفر است. با وجود این از خلال ابیات شاهنامه میتوان تا حدودی به شخصیت واقعی آنها پی برد. داستان بهرام گور و بهرام چوبین به علّت آنکه در بخشهای پایانی شاهنامه قرار گرفته، کمتر مورد توجه بوده است، با این حال مردم همواره به نظر احترام به آنان نگریستهاند؛ زیرا شخصیت این دو قهرمان بزرگ را با روحیه حقیقت جویی خویش، همراه و هماهنگ دیده اند. هم نامی این دو چهره نیمه تاریخی، آمیختگی بیشتر سرگذشت آنها را در پی داشته است که بازتاب آن را در شاهنامه نیز میتوان دید. در این جستار تلاش برآن است تا با در نظر گرفتن یکی از نیرومندترین انگیزه های بشری؛ یعنی قدرت که بسیاری از رفتارهای انسانی را شکل میدهد و همچنین دیگر نظریه های مربوط به آن، تصویری تقریبا واقعی از شخصیت این دو قهرمان بزرگ نشان داده شود. ظهور این دو شخصیت در
خلاصه ماشینی:
داستان بهرام گور و بهرام چوبین به علت آنکه در بخشهای پایانی شاهنامه قرار گرفته، کمتر مورد توجه بوده است، با این حال مردم همواره به نظر احترام به آنان نگریستهاند؛ زیرا شخصیت این دو قهرمان بزرگ را با روحیه حقیقت جویی خویش، همراه و هماهنگ دیده اند.
منذر از خواسته شاه با خبر شد، به همین خاطر، بهرام همراه با نعمان به سوی بارگاه شاهی رفت و یزدگرد او را به گرمی پذیرفت: چو فرزند را دیـد بهرام شـاهشگفـتی فرو ماند از کار اویبه نزدیک خـود جایـگه ساختش بــدان فـر و آن گـرد گــاهز بـالاو فرهنگ ودیدار اویفراوان بپرسـیـد و بنـواختــش (فردوسی،1373: 7/ 239-241) اما بهرام از بودن در نزد پدر ناخرسند بود، گویا یزدگرد نیز با او سر ناسازگاری داشت، از این جهت وی را از قراولان خاص خود کرد.
ورا دخمهای ساختند شاهوار ابا مرگ او خـلق شـد سوکـوار (فردوسی، 1373: 7/ 2592) اما بیشتر مورخان اسلامی پیرامون مرگ این پادشاه دادگستر، به افسانه پردازی روی آوردند؛ گویند: وی روزی سواره به دنبال گوری میتاخته، ناگاه در باتلاقی(گودال یا چاهی عمیق)میان اصفهان و شیراز فرو رفته و برای همیشه ناپدید شده است ( !کریستین سن، 1351: 305-306 ؛ ابن اثیر، 1365: 77)10 بررسی شخصیت بهرام گور در این قسمت بر اساس ابیات شاهنامه و با استناد به برخی اصول روانشناختی پارهای از ویژگیهای فردی بهرام و تا حدودی شخصیت وی مشخص میشود.
بنابر قانون جانشینی پادشاهی حق طبیعی بهرام است و او که خود را صاحب تاج و تخت میداند، معترض میشود؛ بنابراین میل به قدرت در رگهای او حتی بیش از دیگران باید جریان داشته باشد.