چکیده:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه هوش هیجانی و ادراک خویشتن در مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی وسالم در شهرستان مشکین شهرانجام شد. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نوع، علی – مقایسه ای می باشد.جامعه آماری این تحقیق را کلیه مادران دارای کودکان 7 الی 14 ساله که در سال 1392 در شهر مشکین شهر ساکن بودند تشکیل می داد، تعداد آنها حدود 10000 نفر کل جامعه را تشکیل می داد، ولی با توجه به جامعه هدف، تعداد مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی حدود 88 نفر بودند. براساس جدول مورگان 66 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و برای مقایسه نیز همین تعداد از مادران دارای کودکان سالم به صورت نمونه در دسنرس به دلیل همتا سازی با مادران دارای کودک عقب مانده از لحاظ سن وسطح سواد انتخاب شدند. داده های لازم با استفاده از پرسش نامه های (MANOVA) هوش هیجانی و ادراک خویشتن، گردآوری شدند. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که بین دوگروه از مادران دارای کودکان عقب مانده ذهنی و سالم در متغیرهای وابسته ادراک میزان این تفاوت 54 درصد در متغیر .(p<0/ خویشتن و هوش هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد( 05 ادراک خویشتن و 57 درصد در مؤلفههای مربوط به هوش هیجانی بود .
خلاصه ماشینی:
"اغلب تحقیقات انجام یافته در مورد خانواده هایی که دارای کودک ناتوان هستند سطوح بالاتری از استرس در بین افراد خانواده معلول نسبت به خانواده هایی دارای کودک عادی را نشان می دهند، همچنین مطالعات حاکی از آن است که مادران دارای -Nizio -Denhof کودک ناتوان دارای استرس و بحران روانی هستند و وجود کودک ناتوان سازش یافتگی و سلامت روانی آنها را تهدید می کند و غالبأ تأثیر منفی بر آنها دارد (علی اکبری دهکردی، 1390).
بحث ونتیجه گیری نتایج تحلیل واریانس چند متغیری روی هوش هیجانی و ادراک خویشتن در مادران دارای کودکان عقب مانده ذهنی و سالم درکل تفاوت معنا داری را بین دوگروه نشان میدهد.
بررسی همه تحقیقات و نظریه ها به نوعی نشان می دهد که مشکل موجود تعادل روانی مادر را برهم زده وسبب بروز مشکل درآنها می شود چون پژوهشی به طور مستقیم در دست نیست که این متغیر ها را به طور مستقیم بر روی جامعه هدف انجام داده باشند ولی با توجه به شواهد و مدارک موجود می توان گفت که این پژوهش در راستای پژوهشهای گذشته بوده و بروز این مسأله سبب کاهش هوش هیجانی حتی بروز اختلاف در بین مؤلفه های ادراک خویشتن در مقایسه با مادران دارای کودک عادی و سالم شده است.
(2008), Effect of Emotional Intelligence on Occupational self-efficacy."