چکیده:
«پیر بوردیو» (٢٠٠٢-١٩٣٠) سر شناس تـرین چهـره جامعـه شناسـی فرانسـه است که با صورتبندی رهیافت تعامل گرایانه خود، طنین خاتمه اسـتیلای نظریـه های کنش گرا و ساختار گرا در جامعه شناسی را فراگیرتر ساخت . وی با طـرح نظریه «ساختار گرایی ساخت گرایانه » از رهگذر رابطه دیالکتیکی« میـدان هـا» و «عادت واره ها»، علم سیاست را ناچار از اتخاذ رهیافت های جامعـه شـناختی و انسان شناختی، بویژه ارزیـابی ریشـه هـای فرهنگـی جوامـع در تحلیـل قـدرت دانست . دیدگاه رابطه نگر بوردیو نسبت به قدرت ، جامعه شناسی سیاسی وی را فراتر از رهگیری صرف طرز کار نهادهای سیاسی (به عنوان میراث مکتب رفتـار گرایی) و یا ابعاد عینی و قابل رویت اقدامات حکومت نظیر انتخابـات ، احـزاب
Pierre Bourdieu (1930-2002) is the most prominent figure in the French sociology that put an end to the hegemony of social action and structuralize theories in the field of sociology. He propounded Structural Constructivist Theory of politics through dialectical relationships between "fields" and "habits". Bourdieu's broad socio-anthropological and interrelation approach to power stands as opposed to the traditional academic political science discipline which emphasizes on the actual and objective operation of the political institutions (one of the legacies of the behavior list school) as well as on the more visible aspects of governing operations (elections، laws، policies، parties، etc). By contrast، Bourdieu as a sociologist and anthropologist approached the topic of power by stressing the social and cultural bases of power at the micro-as well as macro- levels. Naturally، this complicated view may not neglect analyzing electoral and democratic politics as doxa (dominated common belief) in political filed.
Based on his critical view to current electoral democracies، Bourdieu emphasizes that delegation of power and political representation، despite the presence of the media and the press، inevitably leads to usurpation and manipulation of democracy. What does Bourdieu suggests as an alternative to representative democracies as a dominated doxa in political field?
Bourdieu propounds the idea of "Real Democracy" which includes different dialectical categories as an alternative way to democratization of democracy in current societies.
خلاصه ماشینی:
"ایـن احتمـالات دسترسـی در بسـتر گفتمان دموکراسی واقعی و در میدان سیاسی متضمن چـه مقـولاتی اسـت ؟ چگونـه بـا رهگیری مقوله های مزبـور احتمـال بیشـتری بـرای شـهروندان از رهگـذر تولیـد و یـا دسترسی به محصولات سیاسی و یا مشارکت سیاسی آنها فراهم می شود؟ الف ) روشنفکری جمعی (Collective Intellectual): چنانکه در تشریح وضـعیت میـدان سیاسـی خـاطر نشـان شـد، یکـی از مهمتـرین برآیندهای« افزایش وابستگی» کارگزاران سیاسی بـه تشـکیلات سیاسـی در قالـب یـک سرمایه نمادین و درسایه کمبود سرمایه های اقتصادی و فرهنگی حرفه ای هـای میـدان سیاست و شهروندان ، محرومیت بالفعل تولید کنندگان کوچـک و مسـتقل عقایـد نظیـر روشنفکران آزاد و کسانی است که در عرصه عرضه محصولات سیاسی از منابع محدود اقتصادی و فرهنگی برخوردارند.
» (گرنفل ، ١٣٨٩: ١٩٤-١٩٣) آنچه از بیان فوق بر می آید متضمن تقویت ضعیف مشـارکت در بسـتر دموکراسـی مشارکتی در اندیشه بوردیو از رهگذر بحران در دوکسا در قالب اعتصابات و اعتراضات و یا بازتولید افکار سیاسی از طریق ابزارهای نمادین تولید عقاید یعنی احـزاب سیاسـی هستند که به زعم بوردیو نماد واقعی نوعی از خود بیگانگی تلقـی مـی شـود؛ بنـابراین بوردیو برای صورتبندی روش موثر تزلزل پایه های باور رایج یا دوکسا به مثابـه شـرط تحقق مشارکت سیاسی واقعی در برابـر اشـکال فـوق بـه عنـوان نمونـه هـای ضـعیف مشــارکت در میــدان سیاســی، مجــددا بــه میــدان خودمختــار علمــی و خودبســندگی روشنفکری در برابر سرمایه های اقتصادی و فرهنگی و میدان قدرت باز می گردد: «[..."