چکیده:
دریا یکی از پدیده هایی است که در اسطورههای ملل مختلف جایگاه ویژه ای دارد. دریاهای اساطیری گاه بهلحاظ نام، با دریاهای امروزی قابل مقایسه هستند، اما بهلحاظ جغرافیایی، موقعیتی کاملا متفاوت دارند. بندهش ایرانی یکی از بزرگ ترین آثار به زبان فارسی میانه است که دربردارنده شمار فراوانی از نام های جغرافیایی اسطوره ای است. هدف ما در این پژوهش بررسی دریاهای اساطیری در این اثر است. بدین منظور، با روش توصیفی – تحلیلی کوشیده ایم نام های دریاها را در این اثر با توجه به اصول علمی، هم از دیدگاه ریشه شناختی و هم اسطوره شناختی واکاوی کنیم و آنها را با دریاهای طبیعی تطبیق دهیم. نتیجه آنکه دریاهای اساطیری اغلب در جنوب و در کنار دریای فراخکرد قرار دارند که گاه با توجه به نکات اسطوره ای موجود و ویژگی های کنونی دریاها، قابل انطباق با جغرافیای طبیعی هستند.
خلاصه ماشینی:
احتمالا معادل آن در ایرانی باستان -kapava* به معنی "پاک"، (حسن دوست ١٣٨٣: ٢٤٥) در سنسکریت -́vakapa، (مایرهوفر ١٩٩٦: ١٠٦) در اوستایی -itikapu، (بارتولومه ١٩٠٤: ٩٠٩) در فارسی میانه kpa، (مکنزی ١٣٨٨: ١١٩) در پهلوی اشکانی ترفانی kpa، (بویس ١٩٧٧: ٦٧) و در فارسی نو "پاک" (معین ١٣٧٥، ج١: ٦٦٦) است .
(معین ١٣٧٥، ج٢: ١٩٦٨) جزء دوم اسم است و برگرفته از ایرانی باستان -budna* به معنی "بن "، (حسن دوست ١٣٨٣: ٢٠٩) سنسکریت -́budhna*، (مایرهوفر ١٩٩٦: ٢٢٨) اوستایی -buna، (بارتولومه ١٩٠٤: ٩٦٨) فارسی میانه bun، (مکنزی ١٣٨٨: ٥٥) پهلوی اشکانی ترفانی bwn (bun)، (بویس ١٩٧٧: ٢٨) پازند bun، (نیبرگ ١٩٧٤: ٥٠) و در فارسی نو، بن است .
(معین (14) ١٣٧٥، ج١: ٢١٠٢) جزء دوم نیز اسم است و از ایرانی باستان -̄ba-̄a*، (حسن دوست ١٣٨٣: ١) فارسی باستان -pia به معنی "آب"، (کنت ١٩٥٣: ١٦٨) اسم مؤنث اوستایی -pa، (بارتولومه ١٩٠٤: ٣٢٦) سنسکریت -pa، (مایرهوفر ١٩٩٢: ٨١) هندواروپایی -pa، (پوکرنی ٢٠٠٧: ٨) فارسی میانه ba، (مکنزی ١٣٨٨: ٢٧) پهلوی اشکانی ترفانی (b’)b a، (بویس ١٩٧٧: ٤) پازند wa/v a، (نیبرگ ١٩٧٤: ٢٠) و سغدی (pa)p " (قریب ١٣٨٣: ٨) برگرفته شده و در فارسی نو، آب است .
(معین ١٣٧٥، ج٣: ٣٠٥٤) جزء دوم ، dro، اسم است و صورت سنسکریت آن -tassro به معنی "رود و جریان"، (مایرهوفر ١٩٩٦: ٧٨٤) در فارسی باستان -rautah، (کنت ١٩٥٣: ٢٠٥) در اوستایی -θraotah (اسم خنثی )، (بارتولومه ١٩٠٤: ٨٠٠) در پهلوی اشکانی ترفانی (dro)rwd ، (بویس ١٩٧٧: ٧٩) در پازند dro، (نیبرگ ١٩٧٤: ١٧١) در سغدی (tro)rwt ، (قریب ١٣٨٣: ٣٤٦) و در فارسی نو، رود است .