چکیده:
پیشرفت به دو قسم سکولار و دینی تقسیم میشود که در مغربزمین مدل سکولار آن رایج و حاکم است. اسلام با ادعای جامعیت [آیین دنیوی و اخروی] در صدد تشکیل حکومت دینی و اداره جامعه است که برای این منظور ارائه الگوی پیشرفت متناسب جامعه دینی، امری لازم و ضروری است. این الگوی پیشرفت مبانی گوناگونی (خداشناختی، هستیشناختی، معرفتشناختی، انسانشناختی، جامعه شناختی) دارد. در این مقاله مبانی خداشناختی الگوی پیشرفت اسلامی در دو بخش صفات معنویه خدا و صفات فعلیه خدا [ناظر بر عالم تکوین و انسان] و نقش آن بر الگوی پیشرفت تحلیل و بررسی میشود.
خلاصه ماشینی:
"و) حفظ ثروت برای نسلهای بعدی: در پرتو اصل فوق (مالکیت خدا بر هستی و امانت الهی آن) که هستی برای تمام انسانها خلق و ودیعه گذاشته شده است، ازآنجاکه انسان حاضر علم ندارد که آخرین نسل بشری باشد، پس باید به عنوان امین عادل به فکر نسلهای ذیحق آیندگان باشد و حق ندارد در صورت کمبود یک نوع از نعمتهای جهان مانند منابع نفتی، بهویژه در صورت بهمخاطرهافتادن زندگی نسلهای بعدی، بیش از نیاز اولیه در آن استفاده نماید؛ زیرا امانتبودن نعمتهای جهان برای تمام انسانها و به تبع آن تحقق عدالت حکم میکند همه انسانها از نعمتهای الهی بهرهمند گردند و به تعبیر اقتصاددانان، عدالت اجتماعی و اقتصادی نهتنها برای درون نسلها، بلکه برای تمام بین نسلیها «توسعه پایهدار» ایجاد شود.
دستاورد عدالت تکوینی در الگوی پیشرفت این میشود که خود الگو نیز میباید متعادل شده و به همه جهات پیشرفت، اعم از مادی و معنوی بپردازد وگرنه یعنی اهتمام به یک ساحت و نادیدهانگاری ساحت دیگر موجب میشود تعادل الگو و به تبع آن مسیر، هدف و سعادت انسان مختل گردد؛ برای مثال در صورت نادیدهانگاشتن نیازهای معنوی جامعه مؤمنان، پیشرفت جامعه و به تبع آن انسان، منحصر در مادیات گشته و عملا معنویت از جامعه حذف شده یا کم میشود، یا اگر برعکس شود، موجب تضعیف جامعه دینی در ابعاد دنیوی مثل اقتصاد، صنعت، کشاورزی شده و بدینسان چنین جامعهای با اصل عزت و اقتدارمندی خداوند و مؤمنان ناهمخوانی دارد."