خلاصه ماشینی:
و در اواخر ماه مه امسال در کنفرانسی که در«ام-ا-ی-تی»زیر عنوان «سازمانهای درحال تحول»برگزار شد،دو سوال بارها مطرح گشت:چگونه باید سازمانها را بنا کنیم که هیچگاه از آموختن و فراگرفتن باز نمانند؟ و چه کسی میتواند سازمانهای فراگیرنده را به بهترین وجه ممکن هدایت کند؟این مقاله که بر کتاب اخیر سنگ مبتنی است،درصدد برآمده است تا نقشه این قلمرو را ترسیم نماید و نقشها، مهارتها و ابزارهای راهبرانی را که میخواهند سازمانهای فراگیرنده را ایجاد کنند تبیین نماید.
بسیاری از کسانی که از هر جهت صلاحیت رهبری دارند موفق نمیشوند زیرا میخواهند که تحلیل را جایگزین بینشی کنند که برای دیدن چشمانداز آینده لازم است آنان بر این باورند که اگر اشخاص فقط واقعیت موجود را بفهمند حتما انگیزه تغییر پیدا خواهند کرد.
هیجان و تنش خلاق فقط از چشمانداز آینده ایجاد نمیشود بلکه لازم است که تصویری روشن از واقعیت موجود نیز در دست باشد.
از این راه بود که برنامهریزان«شل»مدیران را عادت دادند تا از نظر ذهنی برای تحول از قیمتهای پایین به قیمتهای بالا و از ثبات به بیثباتی آمادگی پیدا کنند.
در سازمانهای فراگیرنده این نقش تعلیماتی از راه توجه آشکار به الگوهای ذهنی اشخاص و نشان دادن چشمانداز آینده سازمان فراتر میرود.
از سوی دیگر،رهبران در سازمانها فراگیرنده به هر سه سطح توجه میکنند اما به ویژه ساختار درونی سازمان را در کانون توجه خود دارند و بیشتر با نمونه رفتار و عمل خویش به همه شاغلان (به تصویر صفحه مراجعه شود) سازمان درس میدهند که آنان نیز چنین کنند.