چکیده:
در دورة عباسی که آن را دورة نفوذ ایرانیان می دانند، دو خاندان ایرانی برمکیان و آل نوبخت که در سیاست مداری و دانش از سرآمدان روزگار خود بوده، در بسیاری از زمینه های سیاسی و ادبی دورة عباسی، اثر گذاشته اند. برمکیان با پذیرفتن پست وزارت در دورة برخی از خلفای عباسی، به ادارة مملکت اسلامی در سدة دوم هجری کمک کردند؛ نوبختیان نیز در رشد جنبش علمی دوران طلایی، نقش موثری داشتند. بسیار پیش می آمد که شاعران عرب در کنار مدح یا نکوهش خلفا، به ستایش یا نکوهش وزرا، درباریان و کاتبان وابسته به آن ها نیز بپردازند. خاندان برمکی و نوبختی به دلیل داشتن جایگاه یاد شده، همواره مورد خطاب شاعران، قرار می گرفتند. از این میان طبیعی بود که پیوند این دو خاندان ایرانی با ابو نواس اهوازی، به سبب هم وطن بودن و هم سو بودن برخی اهداف ملی گرایانه شان، بیش تر باشد. وی به سبب پیوند نزدیک با این دو خاندان، بارها در شعر خود از این دو خاندان سخن به میان آورده است. اما نگاه شاعر به بزرگان این دو خاندان، همیشه مثبت و ستایش آمیز نیست، بلکه گاه و به ویژه زمانی که ممدوح او در بخشش و دادن صله کوتاهی کند، شاعر همة ستایش ها را کنار گذاشته و زبان به نکوهش آن ها، باز می کند. شاعر از رهگذر بخل این خاندان، به بیان عیب های دیگری چون بی دینی، ظلم و بی عدالتی آن ها نیز اشاره می کند. نویسنده در جستار پیش رو بر آن است تا به علت یا چرایی روابط نیکو یا نا خوشایند ابو نواس با دو خاندان یاد شده در طول دورة زندگی او پاسخ گوید. به نظر می رسد مهم ترین دلایلی که سبب تیرگی روابط ابو نواس با برمکیان شده، یا به دلیلی شخصی چون کوتاهی ممدوح در بخشش بر می گردد یا به دلیلی سیاسی چون نافرجامی برامکه که شاعر پس از آن ناچار شده، این خاندان را نکوهش کند، اما نکوهش او از نوبختیان بیش تر به دلایل شخص بوده است.
خلاصه ماشینی:
"( نک :ضیف :158) البته خود شاعر نیز در لابلای اشعارش به عوامل ذکر شده اشاره دارد نکته قابل تأمل این است که ابو نواس از میان برمکیان بیش از همه، جعفر بن یحیی را هجو نموده است چرا که جعفر به خواسته¬های او توجهی نکرده است.
مردم نیز از روی سادگی و جهل، فریب آن¬ها را خورده¬اند اما دیری نمی¬پاید که از خواب غفلت بیدار می¬شوند و به سرشت حقیقی دین¬ستیزانی چون یحیی بن خالد پی می¬برند: قل لیحیی بن خالد یا عدو المساجد یوشک القوم أن تنبـ ـه من نوم راقد (ابن منظور ، اخبار ابو نواس ،1424هـ :209) 5- سیمای خاندان نوبختی در شعر ابو نواس نوبختیان دیگر خاندان ایرانی است که ابو نواس در شعر خویش به ذکر خصوصیات آنان می¬پردازد؛ هر¬چند شمار این ابیات در مقایسه با اشعاری که وی در یاد برمکیان سروده اندک است, اما از لا به لای آن¬ها می¬توان به نگاه دوگانة شاعر نسبت به این خاندان پی برد.
کلام آخر اینکه با تأملی در ابیاتی که ابو نواس در هجو بخل دو خاندان سروده است می¬توان به یک عامل مهم و مشترک رسید و آن هم تأخیر در دریافت صله است و چه زیبا خود شاعر به این امر اعتراف دارد که: قال لی یوما سلیما ن وبعض القول أشنع صف علیا ثم صفنی أینا أتقی وأروع قلت إنی إن أقل بینکما بالحق تجزع قال صفه قلت یعطی قال صفنی قلت تمنع (ابن منظور ، ملحق الاغانی، 1412هـ : 282) برگردان: روزی سلیمان به من گفت در حالی که بعضی گفته ها زشت است."