چکیده:
جامعه مدنی از جمله مهمترین مفاهیمی است که در سالهای اخیر و به طور خاص بعد از
فروپاشی شوروی جایگاه ویژهای در میان مباحث اندیشمندان و دانشگاهیان پیدا کرده است. عدم
شناخت دقیق میانی فکری جامعه مدنی باعث شده است که در بسیاری از موارد طرفداران جامعه
مدنی د رکانونهای غیردینی عمدا جنبه لیبرالیستی قضیه را وجهه همت خود قرار دهند
این پژوهش در پاسخ به این سول که: تحلی لگرامشی از جامعه مدنی در جامعهشناسی سیاسی تاریخ
مطص چه تلیجی و به نیش طرد؟ تلاش شده است 5 و بهرهگیری از مفهوم جاسه ملنی
گرامشی جامعه ایران را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. در این راستا به بررسی سه سطح از مبارزه
در جامعه مدنی یعنی «میارزه میان روحانیت و طبقه روشنفکر مدرن»ء «مبارزه برای تصرف زیان» و
«مبارزه برای تصرف نهادهای اجتماعی» و در نهایت چگونگی تبدیل شدن گفتمان مذهبی به
گفتمان هنژمون پرداخنه شده است.
نمایج به دست آمده نشان میدهد که در عرصه جامعه مدنی کشور ما همواره مبارزهای عمیق و
فرهنگی بین دو جریان مذهب و سرمایهداری» برای تصرف زبان, نهادهای اجتماعی» نظام ارزشی و
هنجاری و نمادها و نشانهها و ... در جریان بوده استء که «روحانیت» و «طبقه روشنفکر مدرن» به
نون نماینده این د وگفتمان به دنبال دستیابی به هنژمونی بوده که در نهایت. روحانیت با استفاده از
برتری که تونسته بود در طول سالیان منمادی در عرصه جامعه مدنی به دست بیاورده با انقلاب
اسلامی ۱۳۵۷ جامعه سیاسی را نیز به تصرف خود درآورد و به «گفتمان هژمون» تبدیل شود.