چکیده:
تحليل ساختار شركت هاي توزيع برق و عوامل موثر بر كارايي همزمان با جداسازي صنعت برق و استقلال و خصوصي سازي شركت هاي توزيع در ايران به موضوع مهمي تبديل شده است. بدين منظور در اين مقاله، تابع فاصله نهاده ترانسلوگ مرزي تصادفي به روش حداكثر راستنمايي تخمين زده مي شود و از داده هاي پانل 36 شركت توزيع برق ايران در فاصله سال هاي 1388-1381 استفاده مي شود تا اثر اصلاح ساختار بر كارايي اين شركت ها بررسي شود. نتايج نشان مي دهد مدل فرامرزي بر مدل مرزي و تصريح تابعي ترانسلوگ بر كاب-داگلاس ارجحيت دارد. با توجه به چگالي مدار، شركت ها به دو گروه 1 و 2 يعني به ترتيب داراي چگالي مدار پايين و بالا تقسيم شده اند. در افق كوتاه مدت يا با توجه به مرز گروه ها و در افق بلندمدت يا با توجه به فرامرز براي شركت هاي توزيع برق، صرفه هاي ناشي از تنوع وجود ندارد. افزايش ضريب بار شبكه باعث كاهش كارايي در گروه 1 و در بلندمدت و افزايش كارايي گروه 2 مي شود. افزايش سهم مشتريان خانگي از كل مشتريان باعث كاهش كارايي در گروه 2 مي شود اما اثر معني داري بر كارايي با توجه به فرامرز وكارايي با توجه به مرز گروه 1 نداشته است. اثر سهم طول شبكه زير زميني از كل طول شبكه تنها بر روي كارايي گروه 1 معني دار و باعث افزايش كارايي آن مي شود. افزايش چگالي مدار باعث افزايش كارايي در كوتاه مدت و بلند مدت مي شود كه در سطح بالايي معني دار است. در بلند مدت، بازدهي صعودي نسبت به مقياس وجود دارد. در كل خصوصي سازي اثر معني داري بركارايي شركت ها نداشته است.
خلاصه ماشینی:
همچنین چون ستانده شبکه های توزیع برق به دلیل طبیعت مشتق شده تقاضا (به عبارتی دیگر توزیع مقدار داده شده از انرژی تقاضا شده به تعداد داده شده مشتریان )به طور برون زا تعیین میشود لذا برای اهداف این مطالعه بایستی از مدل های هزینه ای و یا دوگان آنها تابع فاصله نهاده استفاده کرد.
شرکت های توزیع برق آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی ، اردبیل ، اصفهان ، چهارمحال و بختیاری، مرکزی، همدان ، لرستان ، خراسان ، جنوب خراسان ، شمال خراسان ، خوزستان ، کهگیلویه و بویراحمد، زنجان ، سمنان ، کرمانشاه ، کردستان ، ایلام ، فارس ، بوشهر، شمال کرمان ، جنوب کرمان ، هرمزگان و یزد در گروه شرکت های دارای چگالی مدار پایین یا گروه ١ هستند.
ضرایب مثبت llopcr*lcaptransopcr و ltlengopcr*llossopcr نشان میدهد که افزایش همزمان نیروی کار و ظرفیت ترانسفور ماتور و نیز افزایش همزمان طول شبکه و تلفات شبکه باعث کاهش کارایی و دور شدن از مرز بهینه میشود.
همان طور که از جدول (٣) مشخص است با توجه به ضرایب تابع فرامرزی میتوان گفت که صرفه های ناشی از تنوع در بلندمدت وجود ندارد زیرا ضرب ضرایب متغیرهای ستانده (حدود ٠,٥٥) بیشتر از ضریب متغیر ضرب متقاطع متغیرهای ستانده با مقدار ٠,٢٤ است و حتی افزایش انرژی تحویل شده همزمان با افزایش تعداد مشتریان باعث افزایش فاصله از مرز بهینه و کاهش کارایی در بلندمدت می شود.