چکیده:
مقايسه تطبيقي بين نتايج آزمون الگوي رشد برون زا و الگوي رشد درون زا با استفاده از بر تكنيك VECM در اقتصاد ايران طي دوره 86-1353، نشان مي دهد كه در بلندمدت رابطه متقابل مثبتي بين جمعيت و درآمد سرانه واقعي برقرار است. با اين وجود، بر اساس تابع واكنش به ضربه، مي توان ارزيابي نمود كه در كوتاه مدت رابطه معكوسي بين جمعيت و درآمد سرانه واقعي حاكم است. به رغم آنكه اين نتايج نشان مي دهد رشد جمعيت در كوتاه مدت باعث بالا رفتن هزينه هاي اجتماعي مي شود، ولي در بلندمدت، نوعي پس انداز ملي بوده و موجد ظرفيت اضافي در اقتصاد خواهد شد، به گونه اي كه بر پايه آن، بخش عرضه اقتصاد قادر است بناي رشد اقتصادي پايدار خود را در بلندمدت با تكيه بر مازاد ظرفيت به وجود آمده در بخش تقاضا، دوام و استحكام بيشتري ببخشد. تركيب اين دو نتيجه درمورد اقتصاد ايران همراه با مباحثات نظري، بيانگر ضعف ديدگاه مالتوسي در ادبيات مناظره پيرامون جمعيت و رشد مي باشد.