چکیده:
هدف این پژوهش ، تعیین اثربخشی آموزش تقویت مقابله زوجی بر مقابلـه زوجـی، سـبک هـای حل تعارض ، گفتگوی غیر موثر و امنیت صمیمانه در زوج ها بود. روش این پژوهش نیمـه تجربـی از نوع پیش آزمون -پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و کنترل و جامعه آمـاری زوج هـای مراجعـه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال ١٣٩٣ هستند کـه از بـین آنهـا بـه روش نمونـه گیـری داوطلب - دردسترس و با استفاده از مصاحبه و ملاکهای ورود و خروج ٣٠ زوج انتخاب شـدند و در دو گروه آزمـایش (١٥ زوج ) و کنتـرل (١٥ زوج ) جـای گرفتنـد. ابزارهـای پـژوهش عبـارت انـد از: پرسشنامه ی مقابله ی زوجی بودنمن ، پرسشنامه سبک حل تعارض ، پرسشنامه ی گفتگـوی غیرمـوثر کوردک و پرسشنامه تجدید نظـر شـده امنیـت صـمیمانه کـوردووا. داده هـا بـا اسـتفاده از بررسـی میانگین ها و روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت . بر اساس یافتـه هـای بـه دسـت آمـده میتوان به این نتیجه دست یافت که آموزش تقویت مقابله زوجی توانسته است بر متغیرهای مقابله زوجی، سبک های حل تعارض ، گفتگوی غیر موثر و امنیت صمیمانه در زوج های شرکت کننـده اثـر داشته باشد.
خلاصه ماشینی:
"پـژوهش هـای مختلـف نشان داده اند بین کیفیت زندگی زناشویی و مقابله زوجی یا حمایتی که از طرف همسـر (در هـر دو گروه زوج های سالم و زوج های تحت استرس ) صورت میگیـرد، رابطـه وجـود دارد ( ,Bodenmann ٢٠٠٥؛ ٢٠٠١ ,Landers &Dehle, Larsen, ؛ & ,Kuijer, Ybema, Buunk, Thijs-Boer ٢٠٠٠ ,Sanderman).
با توجه بـه اینکـه یکی از فرض های اساسی که مقابله زوجی بر آن استوار است ، این است که استرس و مقابلـه زوجـی باید از دیدگاه سیستم ها مفهوم سازی شود (٢٠٠٥ ,Bodenmann)، میتـوان گفـت کـه اسـترس در یکی از زوج ها هر دو زوج را تحت تأثیر قرار میدهد، و از سوی دیگر نتایج این تحقیق نشان داد کـه آموزش تقویت مقابله زوجی باعث افزایش مقابله زوجی میشود، یعنـی سـبک هـای مقابلـه ای آنـان اصلاح شده و کاهش استرس و مدیریت آن را در پی دارد؛ این مسئله میتواند باعث شود زوجی که خود را از تعارض به وجود آمده کنار کشیده بود از این سبک دور شود و خود را جزیی از سیسـتمی بداند که در قبال آن مسئولیت دارد.
یعنی در زوج هایی که از این سبک برای حل تعارض استفاده میکنند هنگام مواجه با استرس نیز رفتار بدین شکل است که هیجان های متناسب نشان نمیدهند و رفتار هیجانی و عاطفی آنان نارضایتی همسـر را در پی دارد، اما با آموزش شیوه های مقابله زوجی این روند تغییر میکند، زیرا همان گونه که بیـان شد براساس تئوری بودنمن (٢٠٠٧ ,Bodenmann) از جمله بخـش هـای سـبک مقابلـه ای حمـایتی هیجان محور، همدلی و درک، کمک به همسر بـرای آرام شـدن ، همبسـتگی بـا اسـترس همسـر و محبت فیزیکی است ، یعنی زوج هایی که از این شیوه مقابله ای استفاده میکنند سبک حـل تعـارض خود را اصلاح کرده و توجه خود را در مسیری صحیح قرار میدهند."