چکیده:
يكي از عامل هاي رفاه كشاورزان قدرت خريد آنها با توجه به درآمد بدست آمده و هزينه هاي مصرفي است. افزايش رفاه كشاورزان را ميتوان از مقدار افزايش قدرت خريد آنها كه به نوعي به رابطه مبادله داخلي كشاورزان وابسته است، حدس زد. اين مطالعه سعي دارد به تحليل رابطه بين سياستهاي پولي و رفاه كشاورزان در راستاي كاهش فقر در ايران با استفاده از الگوي VAR طي سالهاي 1391-1360 بپردازد. نتايج برآورد رابطه هم انباشتگي يوهانسون نشان ميدهند كه رابطه مبادله داخلي كشاورزان رابطه اي مثبت و معنادار با متغيرهاي رشد بخش كشاورزي، نرخ تورم، نرخ بهره و نرخ ارز واقعي و رابطه منفي معنادار با متغير عرضه پول دارند. ضمن آنكه الگوي تصحيح خطاي برداري برآورد شده نيز بر وجود ارتباط تاخيري دو دوره اي ميان رشد بخش، نرخ ارز واقعي و نرخ بهره با رابطه مبادله داخلي كشاورزان دلالت مي كند. بازنگري در بسته سياست هاي حمايتي بخش كشاورزي به گونه اي كه بتواند اثرات منفي تغييرات متغيرهاي كلان و فرا بخشي را پوشش دهد، توصيه مي شود.
Purchasing power of earned income and family consumption expenses، are among the main drivers of farmers’ welfare. One can predict any improvement in well-being of agricultural producers based on their purchasing power enhancement which، in turn، is related to domestic terms of trade index (DTOT). Present study aims at analyzing the relationship between monetary policies and farmers' welfare using vector autoregressive model for the period from 1981 to 2012.The Johansen test results confirm that DTOT index is directly and significantly affected by sector growth، inflation، interest and real exchange rates in the long term. Furthermore، the estimated error correction model recognizes a dynamic two-period lagged relationship among aforementioned variables in the short term. Reconsideration of agricultural support policies in order to neutralize the possible adverse impacts of macroeconomic variables’ changes، is recommended.
خلاصه ماشینی:
"از آنجایی که اهداف کلی برنامه ریزی منطقه ای و توسعه اقتصادی در کشور ما نیز برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه رفاه و ثروت در بین افراد جامعه است ، مشارکت سیاست های پولی در توسعه بخش کشاورزی و کاهش فقر روستایی با در نظر گرفتن رابطه مبادله داخلی بین کشاورزان جهت بررسی رفاه کشاورزات میتواند پرسش های جالبی را با خود در پی داشته باشد که این مطالعه در پی پاسخ به برخی از این پرسش هاست .
که از مهم ترین متغیرهای پولی مؤثر بر رفاه کشاورزان، نرخ تورم، نرخ بهره و نرخ ارز واقعی می باشند که تابعی از مقدار خود این متغیرها در سالهای گذشته است و از سویی به دلیل آنکه دیگر متغیرهای مؤثر بر رفاه ممکن است با وقفه زمانی تأثیرگذار باشند، استفاده از الگوهای سری زمانی چند متغیره برای تعیین عامل های مؤثر بر رفاه مناسب به نظر میرسد زیرا در این الگوها فرض بر این است یک متغیر نمیتواند تنها به وسیله گذشته خود توضیح داده شود و دادههای دیگری نیز وجود دارند که در توضیح رفتار متغیر مورد نظر موثرند.
هشت کالا (بیش تر شامل برنج ، گندم، پنبه ، مرکبات، موز، جو، ذرت و سرگوم) برای محاسبه قیمت های جهانی دریافت شده به وسیله کشاورزان انتخاب میشود که اغلب با توجه به ناکافی بودن دادههای قیمت سایر محصولات، کالاهایی بیش تر در این فهرست نمیتواند اضافه شود که این امر تاثیری معنادار و اتکا پذیر بر تحلیل ما، به عنوان گروه کالایی انتخاب شده جهت زیر پوشش قرار دادن بخش عمدهای از تولیدات ندارد و قیمت این کالاها از دلار به قیمت داخلی و بر اساس نرخ ارز رایج از دورههای مربوطه تبدیل میشود و در مخرج رابطه قیمت کالاها و خدمات مصرفی مورد استفاده قرار میگیرد."