چکیده:
ادبيات كلاسيك ايران درطول ساليان و قرن هاي متوالي، باعث تحول در ادبيات جهاني شده و همواره از سوي بسياري از نويسندگان در سطح جهاني مورد استقبال و اقتباس قرار گرفته است. بنابر نظريه بينامتنيت، متون نه تنها از گذشته خود جدا نيستند بلكه با مناسبات فرهنگي و ادبي گذشته نيز درگيرند. به عبارت ديگر متن در خلا به وجود نمي آيد بلكه آن را در درون يك متن بزرگ تر مطالعه مي كنيم. در اين راستا بررسي ادبيات داستاني ايران در ادبيات دراماتيك جهان، جايگاه الگوپذيري از ساختار و محتوا را مطرح كرده است. حال با توجه به قدمت تاريخي و تمدني ادبيات داستاني ايران، در اين پژوهش، نقش ادبيات داستاني ايران بر تفكر و شيوه پرداخت شكسپير در تاجر ونيزي و تاثير بر او بررسي شده است. اين پژوهش به روش توصيفي كيفي و تحليل محتوا صورت گرفته و يافته هايش حاكي از آن است كه تاجر ونيزي اثري از ويليام شكسپير نوعي اقتباس و بازآفريني از داستان قاضي حمص يا همان ديوان بلخ، از داستان هاي شفاهي ايران، بوده كه بعدها توسط صبحي مهتدي مكتوب شده است.